و چه نابهنگام بود مرگ خایماکا
تورج پارسی
بیست و پنجم مارس دوهزار چهارده

و چه نا بهنگام بود مرگ
" خایماکا " درا وج شراب *
و باران یک ریزی که می بارید بی ترس و تلواسه بر نسای خاک .
گریزان بود خایماکا  از شعله ای که پیرامونش را گرم می کرد
 با  نگاه نقاشی که رنگ را جان می بخشید در پرتره ی او .

خایماکا ! خود بهار بود که خزان کاشت و رفت ....
خایماکا با زورق غرور پر تشویشش به خاک نشست
در شبی سیاه ، که سیاه تراز همه ی شب های، شب ها  بود
خایماکا ! بهار بود که خزان کاشت و رفت ......

*خایماکا نام زنی است در یکی از داستان هایم .
*کشور جامایکا سومین جزیره ی بزرگ دریای  کارائئب است  . این جزیره در زبان بومیان سرخ پوستش " خایماکا " نامیده می شود که به معنای " سرزمین بهار " یا " آب و چوب " است ، اسپانیولی ها اینجارا سانتیاگو نامیدند ! از دگر گشت خایماکا واژه جامایکا ساخته شده است . حرف خ J در اسپانیولی  شبیه حرف J در انگلیسی است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد