مستی سبز چشات


مستی سبز چشات
تورج پارسی
جون ۱۹۸۳
روی این شعر  شهریار بخشی پور در دشتی آهنگ ساخت و با فاتی صابری دوصدایی اجرا کردند ....

مستی سبز چشات    واسه ی من آواز شوره
توی اون آواز شور.... دله که رویا  می جوره
قصه ی سرخ لبات و همه شب خیلی می خونم
دل من می خواد که هرشب توی این قصه بمونم

تو نگات روح قمر آواز می خونه
من  می دونم  که همیشه .... چی میخونه ، چی می خونه
همه ی شعرای من بوی تو میدن ، همه ی گل ها ی باغ بوی تو میدن

اه اگر پاییز بیاد ، گل از باغ در میاره
ولی هرگز از تو شعرام نمی تونه  که بیاد درت بیاره
تو می مونی توی هر واژه ی شعرم تو می مونی ، تو می مونی
***
من و غم ها همیشه یاد تو هستیم
من و غم ها همه شب می نزده مست تو هستیم
من و دل دیشب به مثل همه شب با تو نشستیم
من و دل دست به دست تا دم صبح چشم نبستیم
دل همه ش گریه کنون گلایه می کرد
من می دیدم که تاریکی شب هم ناله می کرد

من به اون سکوت سنگین عذابم تکیه دادم
چی بگم ؟ که با چه دردی به سکوت تکیه دادم

قصه ی سرخ لبات و همه شب خیلی می خونم
دل من می خواد که هرشب توی این قصه بمونم
تو می مونی توی هر واژه ی شعرم تو می مونی ، تو می مونی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد