از " زندگی سگ " تا " زندگی سگی " در سرزمین ما


از " زندگی سگ " تا " زندگی سگی " در سرزمین ما


تورج پارسی


آدینه بیستم و یکم نوامبر دوهزار چهارده


در همین خانه های نوساز گران اجاره پنجره ها ،کرکره نداشتند و می باید مستاجر خود تهیه بکند ، و من نیز می باید چاره ای می اندیشیدم !!! در طبقه ی دوم پنجره ی خانه ای را دیدم که کرکره داشت، در زدم ، پیر زنی در بازکرد با دوتا سک خاکستری رنگ ، سلام کردم که من هم تازه "چیاکشی " کردم خواستم درباره کرکره از‌شما آگاهی بگیرم ، با مهربانی خوش آمد گفت و ادامه داد باید شماره تلفن این فروشگاه ها را پیدا بکنم بعد به شما خبر بدم ! فردا که از خرید به خانه برگشتم یک برگ کاغذ در"محل یاداشت" کنارخانه دیدم ، شماره تلفن هایی را نوشته بود و قیمت کرکره ها را . بعد که دیدمش از او سپاسگزاری کردم و سبب درودهای روزانه ام به وی شد .


این پیر زن هشتاد و شش ساله پژوهشگر رشته بیولوژی بوده در دانشگاه استکهلم ، روزی سه بار این دو سگ را به پیاده روی می برد ، شش صبح ، دوازده میانه روز ، شش پسین ! بسیار خوش خلق است روزهای سخت برفی یا بارانی فرقی نمی کند ! گردش روزانه سگ ها را منظم سامان می بخشد ، من هم که مانند سگ های همسایه پیاده روی منظمی دارم ، اگر در راه با وی برخورد بکنم از حال دو سگش می پرسم ، بسیار بسیار خشنود می شود و شرح می دهد از " روزگار خوش " این دو سگ ! با سگ ها هم احوال پرسی می کنم و آنها هم مقام همسایگی ! مرا ارج می نهند ، با چرخش به دورم ، شادمانی سگانه شان را نشان می دهند !


شگفتا که این بانوی "صاحب تاریخ " از روزگارگله مند نیست ، از سرما همان اندازه تعریف می کند که از گرما ، به بهار همان اندازه نمره می دهد که به زمستان یا پاییز !

با دیدن این پیرزن فرهیخته و دو سگش ، به زندگی سگان کشورم و زندگانی سگی مردمش می اندیشدم !

نوجوان بودیم ، سگی داشتیم به نام " تدی " حضرت تدی عضوی از خانه بود . چه لذتی می برد هنگامی که شلنگ آب را روی سرش می گرفتیم ! به محض ورود به خانه به پیشواز می آمد و مهرش را نشان می داد ...

به یاد دکتر رولاند و لیزا دوستا نمان در سوہد هم افتادم آنها هم سه تا گربه و یک سگ داشتند ، که برخلاف زبان زدی که در میان ما ایرانی ها هست که سگ و گربه دشمن قسم خورده هم هستند ، اینان یک زندگی خوبی باهم داشتند در نهایت مهر و مهربانی جالب این بود هنگامی که گربه ها می خواستند از اتاق به چمن خانه بروند ، سگ مودبانه در خانه را با سرش باز می کرد .!!
و به یاد همه ی سگ های جهان به ویژه سگ هایی که حقوق سگی شان ، را بشر دین دار !!!! پای مال کرده است !!! و با نجس شمردنش .....

بنا بر وندیداد چه کسی در رابطه با سگ مجرم است / یا به زبان دینی گناهکارست / :
- هر کس که سگ گله ، سگ خانگی ، سگ ولگرد ، سگ پرورده را بزند یا بکشد .
- کسی که استخوانی بسیار سخت و ناجویدنی یا خوراکی بسیار داغ به سگ گله یا سگ خانگی بدهد .
- کسی که ماده سگی آبستن را بزند و با دویدن از پی یا با فریاد زدن یا با به هم کوفتن دست ها بترساندش که در گودالی یا چاهی یا پرتگاهی یا رودخانه ای یا جوبی بیفتد و اسیبی ببیند .........

باشد که باز سگ ولگرد هدایت را هم ورقی چند بزنید !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد