کیش فرد پرستی یک جور " تابو " سازی است !
تورج پارسی
دوشنبه بیست و ششم ژانویه دوهزار پانزده
کیش فرد پرستی یک جور " تابو " سازی است ، به این عبارت که هر گونه نقد " فرد " یا تافته جدا بافته " ممنوع " می شود و وی کم کم از آدمیان جدا و در ردیف " خدایان " می نشیند و " مقدس " می گردد !
از این جدا بافتگان دینی و غیر دینی در عالم پایین و بالا کم نیستند ! از آخوند محله گرفته تا مغز متفکری همانند جناب آقای احمدی نژاد یا کمی اونورتر رهبر همه ی کرات آسمانی !! چه بسا که هنوز کسانی باشند که به خاطر توهین غیر مستقیم به دماغ قلمی آقای احمدی نژاد با " مهر همیشگی " اسلامی در دانشگاه اوین به راه راست هدایت می شوند !
دوستی به طنز می گفت بد و بیراه به خدا البته جرم سنگینی نیست ! اما وای به حال کسی که به امام جمعه ی روستا چیزکی آن هم در گوشی بگوید !! که ستون های دین به فریاد در می آید و......
یا شنیدم اندیشمندی افسانه ی " یونس و ماهی " را باخرد همخوان ندانسته است ، نمی دانم این اندیشمند ، هنوز زنده است یا در دهن " کوسه " جایش دادند !! که دیگر از دانش گپ نزند ، فقط اطاعت بکند تا در بهشت به رویش بسته نگردد !!
در اینجا نگاهی بیندازید به اندیشه ی دو نفر از خردوران تاریخ ، ببنید چه فاصله ای دارند با مقدسان :
کیش فرد پرستی و مارکس....
مارکس :در نامه ای به یک فعال آلمانی ویلهلم بلوس نوشت :
"چون هرگونه ازانواع کیش فردپرستی مورد نفرت وانزجار من است. در طول برگزاری مجمع «بین الملل» پیام ها ونامه های واصله از کشورهای مختلف را که مربوط به شایستگی وخدمات " من " بود قرائت نکردم... جواب ندادم. تنها در چند مورد نویسندگان چنین نامه هایی را مورد ملامت وسرزنش قرار دادم.هنگامی که من و انگلس به اتحادیه مخفی کمونیست ها پیوستیم. شرط کردیم تمام مطالب مندرج در اساسنامه که " اطاعت از شخصیت ها " را ممکن ومیسر میکرد از متن اساسنامه حذف گردند. "(مجموعه آثارمارکس و..ج26ص487)
چندی بعد، انگلس نوشت: "مارکس و من همیشه مخالف مظاهر آشکار " کیش فرد پرستی " در مورد افراد بودیم. به ویژه نسبت به مظاهر این پدیده نسبت به خودمان مخالفت میورزیدیم." (همان ج27ص278)