دیروز تاکسی سوار شدم

دیروز تاکسی سوار شد ، راننده عرب بود صباح الخیری گفتم و صباح النوری شنیدم ! سر گپ با او باز کردم ، کشید به موسیقی گفتم موسیقی عرب پس از کلثوم ، عبدالوهاب ، فرید الطرش ،عبدالحلیم حافظ و فیروس مرد که مرد و سپس شروع کردم به زمزمه کردن گمیل گمال از فرید الطرش :

گمیل گمال
مالوش مثال
ولا فی الخیال، صدق اللی قال
زی الغزال.. گمیل گمال
لیه الدنیا جمیلة وحلوة وانت معایا، وانت معایا
.......
راننده با شگفتی به من نگاه می کرد و می گفت شکرا ، شکرا
به مقصد که  رسیدم /بعد شرحش را خواهم نوشت /  رانند گفت ای کاش راه طولانی بود ، مع السامی گفتم و پیاده شدم . امروز به مهر اناز بانو کیان به این صدا رسیدم آفرینی گفتم به کسانی که حرمت موسیقی پیشین عرب را نگاه می دارند . صدایی که صداست و می ماند ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد