نوروزتان پیروز و خجسته بادا

نوروزتان پیروز و خجسته بادا

تورج پارسی

درود به آب ، آتش ،  خاک ، هوا 

به پرنده ، چرنده ، آدمی و خردش

آرزوی زندگی به و بهتر برای انسان بدون در نظرگرفتن جنسیت ، دین ، نژاد ، و عقاید سیاسی اش و....

آرزوی نگهداری خردمندانه از محیط زیست جهان و میراث فرهنگی ملی و فرا ملی 


بکوشید تا گوهران هر چهار         

 بدارند   پاکیزه   و   بی   غبار

ز باد لطیف و ز آب   روان      

 ز رخشنده آتش ز خاک گران

با مهر همیشگی 

می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت

می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت

بی " مونس " و  بی "رفیق " و  بی "همدم و جفت "

زنهار به کس مگو تو این راز نهفت

آن " لاله " که " پژمرد" نخواهد بشکفت ! خیام


Drink ! for you will be sleeping under the earth a long time

Without friends and companions,and without a mate

Be careful not to reveal this ancient secret :

A TULIP, once withered, will not BLOOM !

دلبرا " سفره ی نوروز " بگستر که بهارت آمد

دلبرا "  سفره ی نوروز " بگستر که بهارت آمد 

تورج پارسی

مژدگانی بده ای دل که نگارت آمد   !   

 شوخ چشمت که سفر بود ، به کامت آمد

از ره هجر دگر  ناله مکن کاین عیار       

زلف آشفته " قدح دست " سراغت آمد

این بهاران همگی جمله خزانی بودند 

گل بیفشان به بهاران ، که بهارت آمد

راه این " دلکده  "را آب بیـفشان با چشم  

 تا نخیزد غباری که نگارت آمد

دایره دست بگیر با" می و مطرب " بنشین

"خم قدح کن " که سیه چشم خمارت آمد

 سال ها بسته شدی در بن زندان دلت  

 درب محبس بگشا ، رهزن جانت آمد

گرچه اینجا گرفتار " زمستان  "هستی   

 دلبرا " سفره ی نوروز " بگستر که بهارت آمد        



شب ها و روزهای فقر در گاه نوروز !

شب ها و روزهای فقر در گاه نوروز !

تورج پارسی

پانزدهم ماه مارس دوهزار شانزده

بی گمان شب و روز مردمان فقیر یکی است ! یک جور و یک سان است ، به همین سبب در هر کجای دنیا که بروید فقر فقرست ! گرسنگی ، بی دارویی و بی خانمانی و.... !! چه فرقی می کند که در تهران باشد یا ریودوژانیرو !! 

ترانه شب های تهران که به گمانم در ده سی خورشیدی سروده شده است  یک برشی است از پایتخت کشور که در آن  : 

" یک‌ سو عیش و طرب، یک‌سو رنج و تعب " حاکم است و نقش پرداز !

البته فقر در شهرستان ها ابعاد دهن بازتری داشته است ! حال فقر در زمان عدل اسلامی ابعادی یافته است که هرگز قابل قیاس با زمان سرودن این ترانه نیست ! فاصله ی طبقاتی واقعا اسلامی شده است !!!!!!  فقر در سرتاپای ایران !! البته بازم :‌

" یک‌ سو عیش و طرب، یک‌سو رنج و تعب "

اما ! و باز هم اما و اماتر !! فقیر هم بهار را حس می کند ، فقیر هم آرزوها دارد ، فقیر هم یک موجود زنده است ! در گاه نوروز آیا " روز " او هم " نو  " می شود ؟

سخن تاریخی ویکتور هوگو را باید به یاد آورد : 

. فقر بدترین دشمن نظم و قانون است. فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که الزاما میباید سپیده ای بامدادی در پی داشته باشد." 

ویکتور هوگو، سخنرانی در مجمع قانون گزاری فرانسه

پانزده ژانویه ۱۸۵۰


شب های تهران

ترانه سرا کریم فکور 

آهنگ مجید وفادار


 شب‌های تهران، می‌کند پنهان

صحنۀ بسیار، از چشم انسان.

زین شب‌ های تار، مانده یادگار

راز بی ‌شمار، بهر عاشقان.

هرشب این سرزمین پر ز ماجراست

یک‌ سو عیش و طرب، یک‌سو رنج و تعب

برخیزد همه شب غوغای تهران

قلب یار بی‌ قرار، کام او رواست

عاشق در همه حال، باشد فکر وصال

بر او داده مجال، شب‌های تهران

یاران جام باده بر دست دارند

هر شب چون ماه و پروین بیدارند

ای که چون من بیداری

مستی خود یاد آری

چون شنوی بانگ مستان

منتظری روز آید، عقدۀ دل بگشاید

این شب غم یابد پایان.

شب‌های تهران، می‌کند پنهان

صحنۀ بسیار، از چشم انسان.

زین شب‌های تار، مانده یادگار

راز بی‌شمار، بهر عاشقان.

https://www.youtube.com/watch?v=yu4omVqHncQ

ترانۀ «شب‌های تهران» را با صدای «پروانه» از اینجا بشنوید!

http://old.leila-hatami.com/index.php?option=com_content&view=article&id=691

این آتش پرستی نبود بلکه احترام به یک عنصر طبیعی بود که در زندگی انسان نقش تعین کننده داشته است !

 این آتش پرستی نبود بلکه احترام به یک عنصر طبیعی بود که در زندگی انسان نقش تعین کننده داشته است !

تورج پارسی

چهاردهم مارس دوهزار شانزده 

" راستی بهترین نیکی است "


یادم هست که از آتش نمی پریدیم و آتش را هم با خاک یا آب خاموش نمی کردیم بلکه گذاشته می شد تا خاموش بشود ، و خاکستر بر جا مانده را نیز پای درختان می ریختنیم !

 این آتش پرستی نبود بلکه احترام به یک عنصر طبیعی بود که در زندگی انسان نقش داشته است ! دسترسی به آتش بزرگترین انقلاب زندگی بشر را رقم زد ! شوربختانه امروز آن آیین درست ،  تبدیل شده است به بلبشو و حتا شرارت ! ترقه ، فشفشه و آتش زدن طایر ماشین و .... که بر خلاف این آیین پاک طبیعی است ! عملی است ضد طبیعت و محیط زیست !



باورتاریخی چنین است که در برگزاری جشن زایش هستی و داده هاى اهوراىى،  فروهر در 

گذشتگان به دیدار خانه و کاشانه باز می گردند تا در شادى و آیىن برپایى جشن همراه گردند و براى خاندان نیک روزى آورند به همین انگیزه در سى سد شستمین روز سال یا پنجه آخر سال  همسپت مدم    Hamaspatmadam   بر بام خانه یا درون سرا آتش افروخته تا هم خوش آمدى به فروهرهاى دودمان باشد و هم مقدمه ای گردد بر آیین نوروزی . اىن آیین را فروردگان یا جشن سوری  هم می نامیدند . در میان مردم هند و اروپایی افروختن آتش در جشن ها سابقه ی کهن دارد به همین دلیل از ویژگی های بسیار مهم جشن سورى افروختن آتش بر بلندی هاست .

از آنجایى که در ایران باستان هر روز را نامی بود و ایام هفته وجود نداشت پس از آمدن اسلام که ایام هفته رواج پیدا کرد جشن سوری را در چهار شنبه ی آخر سال برگزار کردند اماچون عرب این روز را حرام می دانست به سه شنبه آخر سال منتقل شد .

واژه همسپت مدم   به معانی برابر شدن شب و روز یا اعتدال بهاری یا نقطه اعتدالین است که در فرهنگ زبانی مردم به سال تحویل یا لحظه  تحویل سال نامدارست . هنگام آن آخرین روز پنجه یعنی روز وهشوایشت که روز ۳۶۵ است .

Vernal Equinox =vårdagjämningenبه سوئدی و انگلیسی

سال شمار خورشیدی امروزی ما که میراث پنج هزار ساله تقویم نیاکانی را پشت سر دارد دقیق ترین تقویم دنیاست . بنا بر پژوهش دکتر ملک پور استاد دانشگاه تهران :    در جریان مطالعات به این نتیجه رسیدیم که تقویم شمسى هر هزارسال، فقط نه ثانیه با تقویم طبیعت اختلاف دارد. به عبارتى در هر ده میلیون سال ما با تقویم طبیعت، تنها یک روز اختلاف داریم.  در حالی که  در تقویم میلادى هر دو هزار و پانسدسال یک روز با تقویم طبیعت اختلاف وجوددارد.


سور واژه ایست پهلوی :


سور واژه ایست پهلوی و به چم سرخ  و جشن است . در گویش های سمنانی ، کردی ، لری لکی ، بویراحمدی و بختیاری به معنای سرخ بکار برده می شود ، چنانچه در بختیاری یک گونه برنج هست که به برنج سهر Sohr نامورست . سهر در واژها سهراب » دارنده چهره سرخ « هم همین مفهوم را دارد .


حافظ گوید : به چهره ی گل سوری نگاه می کــــــــردم         

        که بود در شب تاری به روشنی چو چراغ 

برای آگاهی بیشتر به نوشته همین قلم نگاه بشود :

http://moris.blogsky.com/1392/12/24/post-841/