در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است !


در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است !


تورج پارسی



روز آفتابی دوازدهم اگوست دوهزار شانزده / پنج بامداد هوا پنج درجه بالای صفر بود !


در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است ! ترانه ها و شعر های آشکار و بی حجاب ! که گه همسایه دیوار به دیوار اروتیک می شود ! شاعر و ترانه سرایان بی نام و نشانند ! گه از قانون شعر به دور اما آهنگین هستند ... به مرور زمان تغیراتی هم در آن ها رخ داده که نه آغاز پیدا و نه .....


 آن دورها که ملکی پوشان از این سو به آن سو می رفتم بسیار گرد آوردم ، بسیار یاداشت کردم بدون نقطه چین و اداهای  بلا نسبت اخلاقی !!!


نمونه ای از آن را صادق چوبک در کتاب انتری که لوتیش را گم کرده بود آورده است که به یک بیت از آن اشاره می کنم تا در گاه دیگر یک جا بیاورم :

خوت گلی ، نومت گلن گل کر زلفت

ای کلیل نرقیه بنداز رو قلفت !

خودت گلی ، نامت گل است ، گل  در میان زلفت 

این کلید نقره را بینداز روی  قفلت !!

************

ماه می رود که بخوابد !

به گمانم  در یکی از شماره های سال اول  مجله سخن این ترانه قشقایی  را خوانده باشم.... ؟

از یک ترانه ی قشقایی

ماه می رود...

ماه می رود که بخوابد

تو نیز برخیز تا بخواب شویم

زیر ا دست  گناه کار من

 به نوازش پستان های تو 

عادت کرده است ........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد