شب چله


شب چله 
تورج پارسی
پیروزى نور بر تاریکىها برهمه ى انسان ها
شاد و پیروز باد ایدون بادا
 سى ام آذر ماه کوتاه ترین روز و بلندترین شب سال است به این شب با این ویژگى شب چله یا شب یلدا گفته مى شود . از اول دى ماه یا خرم روز تا دهم بهمن که در پندار ایرانى روز دسترسی به آتش توسط هوشنگ پیشدادى است چهل روز است ، این چهل روز را چله یا چله بزرگ گویندسپس چله کوچک آغآز مى شود که شامل بیست روز آخر بهمن و بیست روز از ماه اسفندست .
یلدا واژه ایست سریانى که به معناى زاده شدن است این قلم گمان بر آن داشت که واژه Jul  در زبان سوئدى هم از این بن و ریشه باشد .
باور بر اینست که در شب چله یا یلدا که بلندترین و تاریک ترین و شوم ترین شب سال است  نبردى سخت میان روشنایى و تاریکى در مى گیرد که سر انجام به شکست تاریکى و زایش دوباره ى نور مى انجامد چنانچه درعرصه ى شعر و زبانزد - ضرب المثل - هم میدان مى یابد :
پایان شب سیه سپیدست
 مردمان در این شب کنار آتش گرد آمده به ترانه خوانى و پایکوبى مى پرداختند . امروزه نیز در گوشه و کنار ایران زمین مردمان در چنین شبى به دور سفره اى پر از خشک میوه ها و تر میوه هایى چون انار سیب ،خربزه ، هندوانه - انبارى -و انگور و در پرتو روشنایى - آتش یا شمع یا نور چراغ -به پایکوبى وشادى مى پردازند که البته از حافظ محرم هر راز نیز تفالى گرفته مى شود . آیین امیدوارانه ى نشست شبانه ى سى آذرماه یا چله نویدى است از برآمدن روشنایى که با زایش دوباره ى خود نحوست و بد اخترى را از میان بردارد . 
.
مهر ایزدى که به اندازه ملیت ما کهن است 
شب چله شب زاد روز مهر ایزد مشترک هندیان و ایرانیان است . این ایزد روز  شانزدهم هرماه وماه هفتم سال به نام اوست . از ویژگى هاى مهر نگهبانى از پیمان است . پیمان و ارج و نگهداشت آن در واقع در گرو راستى است . اگر آدمى در گزینش راستى یا دروج ، دروج را برگزیده باشد چگونه مى توان از اوى کژ کردار و دروج گفتار انتظار داشت که پایبند به پیمان باشد . کسى مى تواند به این اصل وفادار باشد که گوهر راستین را برگزیده باشد . اعتبار و احترام به نفس پیمان ، امرى است در قلمرو نیک پنداران . اینانند که حتا نباید پیمانى را که با یک دروغ پرست بسته اند ، بگسلند . چرا که پیمان به نفس خود از اعتبارى همه سو برخوردارست . همه سو نگرى گامى است فراسوى کمال که در خور خردوران نیکجوست . گزینش گوهر راستین ، جان و جسم را به پاکى وخرد آراستن است و در پى آن مسئولیتى بس بزرگ به گردن گرفتن که از آن گریزى نیست . براى دریافت این همه سو نگرى و بزرگ اندیشى بار دیگر بند دوم مهر یشت را مرور مى کنیم . آنجا که اهورا مزدا مى گوید :
اى سپیتمان ،
 مبادا پیمان بشکنى 
نه پیمانى را که با یک دروغ پرست بسته اى
نه پیمانى را که با یک راستى پرست بسته اى
چه هر دو پیمان است ، خواه با دروج پرست ، خواه با راستى پرست ۳.
 مهر مترادف است با پیمان ، اگر مهر را عینى تر کرده و پوششى زمینى به ان بدهیم تدوام هستى و گسترش نیکى محض را در آن جلوه گر خواهیم یافت .
 مهر جلوه اى است از پیمان انسان با انسان ، پیمان انسان با محیط اجتماعى و طبیعى در یک ژرف نگرى انسان به مثابه مهر ، پرچمدار و نگهبان هستى خواهد بود . البته انسانى که گوهر راستین را برگزیده باشد .
بنا برآنچه  آمد پایبندى به پیمان آن چنان اصل مسلم و آشکارى است که مترادف مى شودبا آبادى و پیمان شکنى با ویرانى و ظلمت هم کفه مى گردد ;
اى سپیتمان
پیمان شکن نابکار سراسر کشور را ویران مى سازد 
پیمان شکنى  ویرانى است ، خدشه در تداوم هستى است ، ضدیت بنیادین با گوهر راستین ، آب را آلوده ساختن و گندم سبز بریدن است ، پیمان شکنى در معناى عام گناه است . این معنا را در راستاى فرهنگ و ادب ایران زمین پیگیر مى شویم :
خداوند شاهنامه گوید
چو پیمان شکن باشى و تیز مغز نیاید ز دست تو یک کار نغز
سعدى شیراز گوید
در ازل بود که پیمان محبت بستند نشکند مرد اگرش سر برود پیمان را
 حافظ همیشه معاصر نه تنها پیمان شکنى نمى کند بلکه بنابه سپارش پیر پیمانه کشش حتا از مصاحبت با پیمان شکنان نیز ‍ پرهیز مى کند
 پیر پیمان شکن من که روانش خوش باد 
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
شاعر دلسوخته ى دشتستان فایز گوید
رخ تو دلبرا مانند ماهه رخ من از غمت چون برگ کاهه
به فایز عهد یارى بسته بودى مگر نه عهد بشکستن گناهه 
 در میتراییسم حلقه نشان پیمان و اتحاد و وابستگى است . چون پیمانى بسته مى شود حلقه اى رد و بدل مى شد . نشان حلقه از ایران به اروپا رفت و کم کم نشنواره ى پیمان زناشویى شد .....

به اصل مقاله نگاهی بشود : 
http://www.savepasargad.com/…/10.Declara…/yalda-Dr.parsi.htm

Image may contain: plant, fruit, text, outdoor and food

درخت معجزه


درخت معجزه !

اما مردمانی چند هم چنان دخیل می بندند
 به خدایی که حتا کارت شناسایی ندارد !!!

No automatic alt text available.

و سرانجام !

و سرانجام !

تورج پارسی

چهاردهم دسامبر دوهزار شانزده

سر انجام گوگل شیرازی هم درست کردند ، ما اومدیم و نوشتیم : میخوم بودونوم ای تورج پارسی کیه چی چی میگه ؟
پاسخ : کاکو یعنی واجبه بودونی ؟
نوشتم واجبه !
پاسخ : گشتییم پیداش نکردیم !

اولی صبی کلی خندیدیم ، دیگه چیزی نپرسیدم چون باز پاسخ میده : حالو کوکو واجبه !!!!
به یاد شعر بیژن سمندر اوفتادم :
مث عطار به گلگشتم
منم هفت شهر عشق گشتم
هنوزم کوچه ی دلبر 
چمش مونده ، خمش مونده

Image may contain: people sitting and plant

امروز سیزدهم دسامبر روز لوسیا است :!

امروز سیزدهم دسامبر روز لوسیا است :

از لوسى Lussi
تا لوچیا

تورج پارسی 
بخشی از پژوهشی که زیر نام
از شب چله ایرانی تا یول سوئدی
در
دانشگاه اپسالا سوئد انجام دادم
دانشکده ى تاریخ ادیان / دسامبر ۱۹۹۹

lucia

یالوسیا
آنچه امروز به نام جشن لوسیا در کشورهاى کاتولیک مذهب برگزار مى شود یادگارى است از دوشیزه سیراکوس اهل سیسیل که در ۲۰۴ میلادى به شهادت رسید . اما لوسى پیش از مسحیت پرنده اى دزد و جادوگر بود که پیکرى نیم خدایى و نیم انسانى داشت . مردمان از او با بیم و احترام سخن مى گفتند چرا که مى خواستند همانند روح شرور آب
näken
از آزارش در امان بمانند . لوسى شب ، تاریکترین و دلهره آورترین شب سال بود . با همه ى دلهره اى که مردمان از جادوى لوسى داشتند او ازیاران Freja
ایزد حاصلخیزى بشمار مى آمد و از دید کردارى همانند وى . ارابه لوسى راگربه اى که به 
Lussekatten 
شهرت دارد ، مى کشید که در مراسم لوسیا امروزه به شکل نان شیرینى جلوه گرى مى کند . بدین ترتیب در مى یابیم که لوسیاى جدید ریشه در آیین هاى پیشین اسکاندیناى دارد .۱۴
مهاجران آلمانى ساکن
Västergötland
نخستین بار در سال ۱۸۰۰ میلادى جشن لوسیا را در سوئد برپا کردند ، پس از ۱۹۰۰ میلادى این جشن در سراسر سوئد رواج پیدا کرد و از آیین روستایى یا
bondesed
فاصله گرفت . از ۱۹۲۷ در روزنامه هاى استکهلم مسابقه گزینش لوسیاى زیباى سال آغاز شد که به گفته ى
christer toplius
هر سال در سیزده دسامبر تماشگر جشن نور و زیبایى آن هستیم ۱۵. در روز لوسیا و شب آن دخترى زیبا رو در پوشش اروس با پیراهن سپید و کمر بند سرخ و تاجى با پنج شمع روشن با همراهان اروس وار خود به دیدار همگان مى رود تا آنان را در جشن نور و شادى شریک سازد یا به گفته ى فروغ به آفتاب سلامى دوباره داده شود . از دیگر مراسم شب لوسیا انجام یک گونه بخت بینى است در این زمینه نمونه اى هست که در آن دخترى نیت کرده و شعرى مى خواند تا در خواب از سرنوشت زناشویى آینده خود با خبر شود ۱۷;
Lucia den blida
Ska låta mej veta
Vems säng jag ska breda
Vems barn jag ska bära
Vems käraste jag ska vara
och vems famn jag ska sova uti
لوسیاى نجیب مى خواهم بدانم
رختخواب چه کسى را خواهم گسترد ؟
فرزند چه کسى را حمل خواهم کرد؟
دلبند چه کسى خواهم شد؟
و در آغوش چه کسى خواهم خفت ؟
Lucia tåget یا قطار لوسیا

در ۱۳ دسامبر مراسم ویژه ى لوسیا در سرتاسر سوئدبرگزار مى شود . در مدرسه ها، بیمارستان ها ، کلیسا ها و ... دخترى که به این مناسبت برگزیده مى شود با رختى همچون رخت سپید اروسان و نوار سرخى به دور کمر در حالى که تاجى مزین به چهار شمع روشن بر سر دارد آرام آرام حرکت مى کند و همراهان او که پسر و دختر هستند و
Stjärngossar
نامیده مى شوند با شمع هایى
روشن در حالى که آهنگ
santa lucia 
را مى خوانند پشت سر او حرکت مى کنند . از لوسیا خواسته مى شود که زمستان تاریک و سرد سوئد را با نور زنده و جارى خود روشن کند . معمولامراسم میان ساعت دو تا سه بعداز ظهرکه هوا همچون شب تاریک است سامان بخشیده مى شود .
نوشیدنى و شیرینى روز لوسیا
Lussekatten
Glögg
شیرینى ویژه ى چنین روزى
Lussekatten
است که با آرد ، کره ، شکر ، مایه خمیر زعفران ، زنجبیل ، کمى نمک و کشمش درست مى شود . پس از اماده شدن با برس زرده تخم مرغ روى ان مى کشند رنگ زعفرانى یا طلایى این شیرینى در واقع نشانواره ى خورشید و روشنایى است که باید تاریکى را بترساند تا از اینجا رخت بربندد . شایان نگرش است که از قرن هیژده زعفران به سوئد وارد مى شود و به واسطه ى گرانى ان فقط اشراف مى توانستند ‌ به آن دسترسى بیابند . نخست فقط براى شیرینى لوسیا به کار برده مى شد وگرنه جنبه دارویى داشت .
۲۶ سال پیش که به سوئد آمدیم مهمان سویدى ما براى خوردن پلو زعفران مردد بود وقتى که گفته شد از زعفران در آن استفاد شده است و دلیل ایشان هم این بود که زعفران جنبه ى دارویى دارد ..
اما نوشیدنى
نوشیدنى این روز
Glögg
است که از آب سیب ، شکر ، وانیل ، زنجبیل ، میخک و پوست رنده شده لیمو، شراب سفید ، درست مى شودوکشمش و بادام با آن صرف میگردد .
. Glögg
یا Glögetvin
که در قرن نوزدهم به نام
Gluhwein
نامدار بود در ورزش هاى زمستانى اتریش و سویس مصرف مى شد . البته امروزه در سوئد هم کمى به میزان الکل آن افزده شده است .
هدیه ى سال نو 
یا Julklapp
واژه
Klapp هم به معناى نوازش و هم به چم ضربه به در زدن آمده است . پیش از مسحیت در سوئد رسم بر این بود که پسران و دختران جوان به در خانه ها رفته ضربه اى به در نواخته و پس از باز شدن در هدیه اى به درون خانه پرتاب کرده و مى گریختند . البته برخى اوقات شیطنتى کرده و به جاى هدیه چوب یا سنگى به درون خانه پرتاب مى کردند . تحت تاثیر آیین مهرى که از طریق روم در اروپا رواج پیدا کرد ه و به سوئد هم آمد معمولا در روز زایش خورشید شکست ناپذیر ، مردمان به همدیگر میوه ، گل ، خوراکى پیشکش مى کردند . رومى ها دوست داشتند در این روز بزرگ به همدیگر سکه هدیه بدهند ۱۷

Image may contain: 13 people , people standing and indoor

یا گل کریسمس / Julstjärna


Euphorbia Pulcherrima/ Poinsettia / Julstjärna 


یا گل کریسمس / Julstjärna

تورج پارسی

پنج شنبه یازدهم دسامبر دوهزار چهارده

گلی است از کشور مکزیک ، آزتک ها چنین باور داشتند که سرخی برگ این گل به سبب خون فرشته هاست که بر آن چکیده است .
Pulcherrima 
یعنی زیباترین .آزتک ها از برگ این گل به عنوان پایین آورنده تب یا تب بر استفاده می کردند یعنی جنبه ی دارویی داشت . امروزه در کشور مکزیک این گل به نام 
Flor de Nochebuena
شناخته می شود . در اسپانیا و کشورهای امریکای مرکزی 
و پرتریکو و گواتمالا گل عید پاک نام دارد . در کشور ترکیه به نام گل آتاتورک نامورست چرا که آتاتورک این گل را دوست داشته و کشت و پرورش داده و کم کم در تمام ترکیه عمومی گشته است .
Joel Roberts Poinsett (March 2, 1779 – December 12, 1851) 
کیست ؟
ایشان پزشک و دیپلومات امریکایی است که در سال ۱۸۲۰ میلادی این گل را به امریکا آورده , کشت کرد ه و به نام وی
Poinsett
نام گرفت سپس از امریکا به اروپا آورده شده است .این گل و سنبل یا 
Hyacint/ hyacinth
از گل های پیشوازی کریسمس است که در خانه ساکنین سوئد به چشم می خورد و جهت فروش در فروشگاها فراوان یافت می شود . در ۱۹۵۰ در کشور سوئد
Julstjärna
به شکل روییدنی گلدانی وارد بازار شد که هم گران بود و هم زود پژمرده می شد .

Image may contain: plant and flower