ماه و من
تورج پارسی
دوشنبه پنجم دسامبر دوهزار شانزده
هوا از دوازده زیر صفر پرید رو دوش شش درجه بالا صفر ! به قول غلو ای هوا هم جونوم یه چیزیش میشه !!!! طرفدار کدوم بنکوست معلوم نیست !!!!
شبش بی خوابی داشتم ، بی خوابی هم دردی است از دندان درد بدتر !!! به قول هدایت نصیب نشه ! شب که خوب نخوابی روزش خواه ناخواه آدم نیستی !!! دل سر میره ! سازت کوک نیست ! به قول موسیقی دان ها اصلن خارج می زنی !
صب مجبور به خواب شدم اونم یک ساعتی بعدش کفش و کلاه کردم به پیادروی عدل دو ساعتی راه رفتم و به روزگار فکر کردم گاه هم به هجو !!
به قول ایرج پزشک زاد : هجو فحاشی منظوم است غالبا هم ناموسی است !
خب ایرج هم حقوقدادن است و هم دیپلمات / بیشتر مردمان وی را نویسنده می شناسند /
مستند حرف می زند پای سوزنی سمرقندی را به میان می کشد ، همانکه از قرن ششم هجری برخاسته و با انوری ، جمال الدین اصفهانی ، خاقانی ، نظامی گنجوی ، عطار و .... هم قرن بوده است !!
در هجا گویی دشنام مده، پس چه دهم !
مرغ بریان دهم و بره و حلوا و حریر ؟
بد روزگاری شده می ترسم فردا حتا جایزه نوبل هم به اهالی دانش ندند و بدن به هر چی جلنبر ملیاردر هست !!! چرا نباید دنیا برمبه با ای حساب ؟ مثل اینکه همون نسخه سوزنی را باید میخ تویله کرد و حواله ی روزگار " پول مدار " !!! جهان دارد به کوچه در نرو می رسد ! شارلاتان ها جهان را دارند چپو می کنند !!
ساعت دو ظهراست و ماه جلوه گر، لذت بردم عکسش را گرفتم ، دعا به جونش کردم ! و شعر زیبای پر اشارت استاد شهریار را که برای قمرالملوک وزیری سروده بود در شور خواندم :
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست