بعد از هر جنگی


بعد از هر جنگی
تورج پارسی
 چهارم مارس دوهزار هفده / هوا و زمین اپسالا هر دو سفید پوشند !!

نخستین بار " ولادمیر " دوست سرگردان لهستانیم شیمبورسکای پزنانی شاعر را به من شناسانید ! شاعر در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه نوبل شد ......
 قهوه می خوردیم ! به او گفتم که در زبان فارسی نام سرزمینت له ستان نام دارد ! پرسید یعنی چی ؟ گفتم ستان به معنای جایگاه و سرزمین است ! لهستان یعنی سرزمین له دگر روز زنگ زد و گفت ملکه بوده است !! اما در سرگرادانی های مادرزادیش !!! رفرنسی نداد ! به گردن خودش !!!
تلفنی گفتمش در جنگ جهانی دوم خانمان بر باد ده جهانی  هم کلی ازیهودیان لهستان به پرشیا پناه آوردند، و بیشرشان ماندگار شدند و در ضمن یک گونه صندلی هم داریم به نام لهستانی !!
خندید و گفت : یک بطر شراب بیشترطلب تو تورج !!!
اما ولادمیر کلیمی بی دین روزگار با مه رویی به آفریکای جنوبی پرت شد و طلب  ما ماند که ماند ! به گردن مه رو !!!

بعد از هر جنگی
ویسواوا شیمبورسکا
Wisława Szymborska
بعد از هر جنگی
کسی باید ریخت و پاش ها را جمع کند.
نظم و نظام
خود به خود بر قرار نمی شود.
کسی باید آوارها را از جاده ها کنار بکشد
تا ماشین های پر از جسد
 عبور کنند.

Image may contain: 1 person, close-up
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد