شاگرد دبستان بودم که با مجله " یغما " آشنا شدم


شاگرد دبستان بودم که با مجله " یغما " آشنا شدم

تورج پارسی

یاداشت روز

بیست و پنجم جولای دوهزار هفده

شاگر دبستان بودم که با " مجله یغما " که برای عمو پرویز فرستاده می شد آشنا شدم ، می خواندم اما نه اینکه کامل توی باغ باشم برخی واژه ها را که نمی دانستم یاداشت می کردم و می پرسیدم ! به همین عادت که برخی از واژه های مقالات یغما را یاداشت می کردم ، یک بارهم به واژه ی عجیب و غریبی برخورد کردم به نام تذبذب که آنرا یاداشت کردم در جایی غیراز یغما خواندم !!! هر چی " تذبذب " را بالا و پایین کردم نتوانستم معنایش را بفهمم از پدرم پرسیدم گفت واژه عربی است به معنای دو دل شدن ، شک کردن !!! کلی بدبیراه به این کلمه گفتم !

در کلاس ساعت درس جغرافی معلم پرسید تورج رودخانه اترک در غرب ایران جاری نیست ؟ پاسخ دادم 
نه اما تذبذب دارم !!! که معلم و بچه های کلاس ، شایدم فراش مدرسه و شایدم ماست فروش رو به روی مدرسه هم روده بر شده باشند !! اما محکم سرجایم ایستاده و پوز خند می زدم !!! پس ا آن بچه ها به شوخی من را آقای تذبذب صدا می کردند معناش را هم نمی دانستند که بهشون گفتم همون دل دوشوکیی خودمون میشه !!!

برای من یغما یادگیری واژه ها هم بود ! دیگروز سری به کتابخانه عمومی شهر زدم چشمم افتاد به اندیشه پویای شماره چهل دی و بهمن سال ۱۳۹۵ برگ زدم رسیدم به شرحی درباره ی " یغما " وای که از کتابخانه عمومی شهر پرتاب شدم به دبستان توسی !!! و واژه ی نخراشیده و نتراشیده ی تذبدب و درس جغرافی و رودخانه بی تقصیر " اترک "

" نخستین شماره مجله یغما فروردین ماه ۱۳۲۷ خورشیدی در تیراژ هزار نسخه و با آثاری از ادیب السلطنه سمیعی ، مجتبا مینوی ، محمد معین و شماری دیگر از نامداران ادبیات و تاریخ نگاری روی پیشخوان آمد. در شمارهای بعد هم رجالی همچون سید حسن تقی زاده ، جلال الدین همایی ، بدیع الزمان فروزانفر ، سید محمد طباطبایی ، مهدی شیرازی ، محمد علی جمال زاده ، ، محمود افشار و.... می نوشتند " بزرگ که شدم در کتابخه دانشگاه نوشته های یغما را منقدانه نگریستم : یغما اگر بر پلتفرم سنت نشسته بود و استادان به نام آنروزین پیرامونش بودند اما استاد حبیب یغمایی همچون کویر بی کرانه بود ! خوی گرم کویر را داشت ! اگر چه نو آوران در قلمروش ره نداشتند اما با انها هم در نبرد نبود ! 
آنچه در باره ی فروغ نوشت همان فضای باز کویرست که از روی پشت بام می توان از آسمانش ستاره چید !
" ما عادت کرده ایم که تمایلات عاشقانه را از مردان بشنویم مثلا ازشعر سعدی لذت می بریم که می گوید:
میان ما و تو جز پیرهن نخواهد ماند
و گر حجاب شود تا به دامنش بدرم !
اما اگر همین معنا را زنی بی پیرایه تر و برهنه تر بیان کند ناروا می دانیم به این بهانه که :
ازشیرحمله خوش بود و از غزال رم !
" فروغ فرخزاد اگر ازعمق تحصیلات درسی به پایه ی ژاله قائم مقامی و پروین اعتصامی نیست اما در بیان احساسات زنانه و و عواطف انسانی و صراحت لهجه در میان زنان شاعر فارسی زبان / جز مهستی / بی نظیر و بی مانند است ! او در وزن و معنا شعر مبتکر سبکی بدیع و صاحب مکتب خاصی است ....... "

و اما همین مجله یغما با خون و دل راه می رفته است ، افسانه یغمایی می گوید : پدر من تا سلامت بود همه ی کارهای مجله را خودش انجام می داد ! اما سال اول را ما بچه ها / فرزندان حبیب / کمک پدرمی کردیم . من کلاس پنجم بودم و آدرس مشترکان داخلی را می نوشتم ، پرویز که دبیرستانی بود آدرس پاکت های ارسالی به خارج را می نوشت . پیرایه * تمبرهارا دانه دانه روی پاکت ها می چسباند . احمد تمبرها را دانه دانه جدا می کرد که کنگره هاشان خراب نشود . اسماعیل پاکت ها را برای ارسال به پستخانه بسته بندی می کرد و مادرم تلفن هارا جواب می داد . ما کارمندان کوچولوی یغما لقب گرفته بودیم "

پس علت اینکه پیرایه مشق هایش را خودش نمی نوشت و روی دوش کوچک من تلنبار می شد آشکار شد !
پس منم با این حساب آسان جز کارمندان کوچلوی یغما به شمار می آیم و از این تاریخ از ستم پیرایه گلایه نمی کنم !!!!!!!!!!!!!!!!!

سر انجام تلخ خدمت گذاران : 
افسانه یغمایی : سن پدرم بالارفته بود ، بد قولی مشترکان و هزینه های بالا در آن دوران پر تلاطم انتشار مجله را سخت کرده بود ، زمانه هم تغیر کرده بود و برخی می گفتند این مال دوره قبل است !
در ده چهل کتاب های خطی اش را وقف کتابخانه ای که خود در زادگاهش بنیان گذاشت و هزینه کتابدارانش را نیز از جیب می پرداخت کرد . اما دوره انقلاب تندروان کتابخانه را تخریب و کتاب ها را خمیر کردند این اتفاقات اورا خسته کرده بود و....
...یاد استاد حبیب یغمایی به خیر بادا که چنهن هم هست 
شاگرد دبستان بودم که با مجله " یغما " آشنا شدم..........

No automatic alt text available.
Image may contain: 4 people, people smiling, people standing and suit
Image may contain: 1 person
Image may contain: 1 person, smiling, close-up
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد