صبح به خیر خایمایکا Buenos días

صبح به خیر خایمایکا
Buenos días

تورج پارسی

یک شنبه سوم اگوست دوهزار چهارده اپسالا

دیشب از خستگی مرگ را ورق زدم 
چهره ات را در خواب گم کرده بودم 
هر جا که رفتم تاریک بود و لزج 
و من هراسانتر از اندوه آدمی به دنبال چهره ات بودم
چاره ای نبود بی زنهار ایستادم 
رهگذران هراس و حیرت را از چشمانم می خواندند
سرانجام در تقدیری بی تکلم همچون ایشتر به جهان مردگان * رفتم 
از هفت دروازه عبور کردم با زجر و خراج
به آنجا که رسیدم تو آنجا هم نبودی ! 
سخت گریستم ، هراسیدم بی تو 
از خواب نفس زنان و پریشان سیما پریدم ! 
آه اگر تو نباشی !
صبح به خیر خایمایکا
Buenos días

'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
کتیبه اکدی :
* ایشتر : اینانا یا ایشتر که در بین النهرین است عاشق 'دوموزی' یا 'تموز' می شود( نام دوموزی در کتاب مقدس تموز است) و او را برای ازدواج انتخاب می کند."
تموز یا دوموزی در این داستان نماد شاه است. الهه یک روز هوس می کند که به زیرزمین برود. علت این تصمیم را نمی دانیم. شاید خودش الهه زیرزمین هم هست. خواهری دارد که شاید خود او باشد که در زیرزمین زندگی می کند.
اینانا تمام زیورآلاتش را به همراه می برد. او باید از هفت دروازه رد شود تا به زیرزمین برسد. خواهری که فرمانروای زیرزمین است، بسیار حسود است و به نگهبان ها دستور می دهد در در هر دروازه مقداری از جواهرات الهه را بگیرند.
در آخرین طبقه نگهبان ها حتی گوشت تن الهه را هم می گیرند و فقط استخوان هایش باقی می ماند. از آن طرف روی تمام زمین باروری متوقف می شود. نه درختی سبز می شود، نه گیاهی هست و نه زندگی. و هیچکس نیست که برای معبد خدایان فدیه بدهد و آنها که به تنگ آمده اند جلسه می کنند و وزیر الهه را برای چاره جویی دعوت می کنند.الهه که پیش از سفر از اتفاق های ناگوار آن اطلاع داشته، قبلا به او وصیت کرده بود که چه باید بکند.
به پیشنهاد وزیر خدایان موافقت می کنند یک نفر به جای الهه به زیرزمین برود تا او بتواند به زمین بازگردد و باروری دوباره آغاز شود. در روی زمین فقط یک نفر برای نبود الهه عزاداری نمی کرد و از نبود او رنج نمی کشید؛ و او دوموزی شوهر الهه بود. به همین دلیل خدایان مقرر می کنند. نیمی از سال را او و نیمه دیگر را خواهرش که "گشتی نه نه" نام دارد، به زیرزمین بروند تا الهه به روی زمین بازگردد.

Image may contain: sky, grass, outdoor and nature
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد