چرا باید از میراث فرهنگی نگهبانی کرد ؟

چرا باید از میراث فرهنگی نگهبانی کرد ؟

تورج پارسی

پایانی سال ۲۰۱۷

بشر، در عرصه ی هستی، چنگالی که به او توان رو در رویی با حیوانات درنده را بدهد نداشت. اگر از چوب دستی سود می جست، باز هنوز در مرحله ای که می باید قرار گیرد نبود. اما از روزی که سنگ را تراشید گام در مرحله ای گذاشت که در تاریخ زیست او تعیین کننده گردید. او، در این فرازو نشیب، مصون از خطا نبود اما پی گیرانه راه را به سوی بهتر شدن طی کرد؛ آنچنان که توانست در برابر ناساگاری های طبیعی و طعمه شدن، خود را مصون نگهدارد . دسترسی به آتش نخستین انقلاب در زندگی بشر و در مسیر ابزارسازی و تغییر ابزار بود که جهش بسیار بزرگی را رقم زد .
و امروز اگر شاعران همچنان بر بال ابرها به ناکجاها گشت می زنند، همان انسان دیروزین، با خرد و دانش چشم گیر خود کهکشان ها را در می نوردد.

این بشر با ناملایماتی که در عرصه ی هستی پشت سر گذاشته ، پولاد آبدیده و ارزشمندی شده که توانسته است تاریخ را بسازد و خود هر چه بیشتر ببالد. بشر، در راستای زندگی پر فراز و نشیب خود بر روی زمین، آثار و یادمان هایی بر جای گذاشته است که با بررسی آنها و در نظر گرفتن زمان و مکان ساختن شان می توان نوسان های پیشرفت و پس رفت او را مشخص نمود .

با این حساب هر قطعه سنگی، سفالی، ویرانه ی کاخ و ساختمانی، و یا تپه خاموش و فراموش شده و دور افتاده ای، برگی از تاریخ زیست انسان است که باید با اعتبار به آن نگریست چرا که در آن محصول رنج و مرارت پیشینیان نهفته است. به گفته ی اکتاویو پاز، جهان «خوشه ای از نشانه هاست.» بخشی از این یادمان ها ی گمشده هم چنان در شکم زمین مادر سرگردانند تا دستی آشنا و مسئول آنها را به دیگر صفحات تاریخ بیفزاید و مارا به درازا ی کهن کرداری انسان در عرصه ی هستی آشناتر سازد .

به گفته ی شاعر، اگر آشنا به راز و رمز کار باشیم بی گمان در دل هر ذره آفتابی نهفته خواهیم دید .آیا نمی توان اندرون زمین را همچون روی زمین یک بانک اطلاعاتی کهن دانست که در بر گیرند ه ی راز شگفت انگیز زندگی انسان از زیست ابتدایی تا بنیان نهادن فرهنگ و تمدن است ـ بانک شناخت هویت فرهنگی انسان، چه در عرصه ی ملی و چه فراملی ؟ آیا اگر انسان، گذشته را به دیده ی اعتنا نمی گریست، چگونه حال را به آینده پیوست می داد؟

و آیا به سبب همین خردمندی نبود که تاریخ مفهوم یافت و انسان به خود معنا داد؟
انسان، با شناخت مفهوم زمان ـ آن هم به شکلی تعیین کننده ـ به گذشته نگاه می افکند تا در زمان حال بتواند مسافر آگاه آینده باشد . به همین دلیل اعتبار گذشته به شکل کارنامه ی تاریخی چونی و چرایی انسان ویژگی تاریخی می بخشد و، بدین شکل، گذشته و حال و آینده تاریخی انسان به هم پیوند می دهد .تاریخ هر ملتی شناسنامه ی اوست، برآیند ی است ازآنچه که او در عرصه ی فرهنگ مادی و معنوی به ظهور رسانده است .و، در این برآیند، فرهنگ جهانی مینیاتوری است رنگین از کارکرد ملت ها؛ آنچنان که می توان نتیجه گرفت که باشندگان بر این کره ی خاکی همگی در رشد و توسعه ی فرهنگ جهانی شریک اند . به دلیل همین پیوست و پیوند میراث ملی سرزمین ها ست که ارزش جهانی شان را فراملی قلمداد کرده و آنها را بخشی از میراث جهانی بر می شمارند.

Image may contain: one or more people and outdoor
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد