مژده که جشن سده آمد کنون
دهم بهمن ماه برابر با سی ام ژانویه
تورج پارسى
مژده که جشن سده آمد کنون
گشت زمستان همه جا لاله گون _ آرش نورافروز _
دبستان
آزاد و رازناک طبیعت با همه ى سختگیرى ها که در سرشت قانونمندش نهفته است
اما مى آموزاند. کافى است که الفبایش را اموخت و با شناخت در رکابش حرکت
کرد و بشر چنین کرد ، آموخت ، بر گرفت ، دگر گون کرد و ساخت .
انسان
آیرانى هم در این ره سختى ها کشید ، توشه ها فراهم آورد ،میراث ها بر زمین
به جاى نهاد ، ارج گذاشت و مسیر ره را خردمندانه طی کرد . به پاس آنچه که
از طبیعت گرفت ودر کار شکلى دیگر به آن بخشید به نیآیش طبیعت و کار ایستاد
چرا که کار و آبادانى همسو وبه هم پیوسته هستند.
این چنین است که
ایران زمین از دور دست تاریخ سرزمین جشن ها شد چرا که جشن ها زاییده ى
کارند و کار زاینده شادى است . بر این اصل انبازبودن در آبادانى جهان از
ویژگى هاىفلسفه ى کردارى ایرانى است:
"اى مزدا اهوره !
بى گمان
این پاداش آرمانى را به تن و جان کسانى ارزانى مى دارى که با" منش نیک "
کارمى کنند ودر پرتو "اشه " آموزش خرد نیک ترا بدرستى به پیش مى برندو
خواست ترا بر مى آورند و براى پیشرفت جهان مى کوشند " یسنه هات ۳۴ کرده ۱۴
باید براى آبادانى جهان کوشید و آن را بدرستى نگهبانى کرد و به سوى روشنایى برد ۲ یسنه هات ۴۸ کرده ۵
آبادانى گیتى را باد . هوم یشت هات ۱۰ کرده ۲۰. *
با
در نظر گرفتن اینکه لعاب اصلى همه ى جشن ها در شادى و شادمانى و پویایى
قالب ریزى شده است و طبیعت تکیه گاه نخستین آنهاست ، نقش شادى آنچنان
تعیین کننده است که برابر شدن نام روز و ماه نیز انگیزه گردهمایی و انجمن
می شود تا شادمانى را همگانى سازد .
در همه ى این گردهمایى هاى شادى
آفرین ، آتش یا خورشید زمینى کانونى گرمابخش بوده که فروزشش یاد آور تاثیر
پیدایش آن در زندگى بشر می گردد.
جشن سده :
یکى از جشن هاى
یادمانى سده است که چهلمین روز زمستان یا چهلمین روز زایش میترا است که
برابرست با آبان روز از ماه بهمن یا دهم بهمن . این چهل روز درفرهنگ مردم
به چله ى بزرگ نامورست که میدان تاخت و تاز سرماست . با پایان یافتن چله
بزرگ ، چله کوچک مى آغازد که عمرى بیست روزه دارد
شدت سرما درچهار
روز پایانى چله بزرگ و چهار روز نخستین چله کوچک است که در فرهنگ توده به
چارچار مشهورست پس از آن به گفته ى شیرازى ها تک سرما مى شکند .گمان دارد
که زبانزد ( ضرب المثل ) سیاهى به زغال مى ماند نیزاز برآمد هاى روزهاى چار
چار باشد.
واژه سده : از منظر گوناگون مى توان دلیل طبیعى براى این واژه یافت
۱
- نیاکان ما سال رادو بخش مى دانستند : تابستان بزرگ که هفت ماه بود و از
فروردین شروع مى شد و در آخر مهر پایان مى یافت . زمستان بزرگ که پنج ماه
بود و از ماه آبان آغاز و در آخراسفند پایان مى یافت . ( درسرزمین یخ بسته ى
سوئد نیز سال را دو بخش مى کردند )
سده سدمین روز از زمستان بزرگ است - از آبان تا دهم بهمن - که آنرا جشن مى گرفتند.
۲
- فرهنگ توده یا شفاهى که سینه به سینه است آنرا سد روز مانده به برداشت
محصول مى داند در ترانه اى که در روستاهاى خراسان خوانده می شود آمد ه
است :
آىسده ، سده ، سده
سد به غله ، پنجه (پنجاه ) به نوروز
۳ - بیرونى درکتاب التفهیم جشن سده را پنجاه روز و پنجا ه شب تا نوروز مى داند
فرهنگ
توده با کاربرد بسیار بالایش که مى باید مورد توجه پژوهشگران مردم شناسى و
جامعه شناسى باشد با گفته ى بیرونى همخوانى دارد و بى گمان یکى از
معتبرترین سرچشمه ى کار بیرونى در آین زمینه نیز فرهنگ توده بوده است .
۴ - ازمنظراستوره شناسى :
استوره
میدان گاه رویا ها و آرزوهاى بشرى است که پا به پاى باستان شناسى و
تاریخ پیش مى رود ، آنگاه که تاریخ و باستانشناسى به تاریک گاه ها و بن بست
ها مى رسند اسب رهوار استوره رویا ها را بازسازى مى کند . آنگاه که تاریخ
و باستاننشناسى هم از رخوت وبن بست وارهند استوره همچنان خود را بر اوراق
سینه ى نسل ها مى نگارد واین چنین میان نسل ها جاودانه مى گردد . کشف و
دسترس به آتش نیز از این منظر جالب توجه است ، از پرومته یونانى که آتش را
از خدایان مى دزد ودر رازیانه پنهان مى کند و به زمین مى آورد تا هوشنگ
پیش دادی وقصه ى بر خورد سنگى به سنگى .... در شاهنامه از هوشنگ به عنوان
کاشف آتش نام برده شده است :
یکی جشن کرد آنشب و باده خرد سده نام آن جشن فرخنده کـــرد
زهوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهـــــریار
اما
برخى ازشاهنامه شناسان آنرااز افزوده ها مى دانند ، نکته اى که در اینجا
مى توان مطرح کرد ، ان باغ همیشه تر و تازه ى رویاپرور آدمى است ، یعنى
رویاى گمنامان همیشگى صحنه ى زندگى . در زیر همه ى تاروپود به گردآلود ە ى
زمان ره باریکه ى پسینى از استوره به تاریخ هست که مى باید کنجکاوانه آنرا
کاوید به ویژه در " ایران سرزمین تضادهاى بزرگ "۱
به هر روى
بزرگداشت این آخشیج (عنصر) در چهارسوى جهان به نامى و نشانى برگزار مى
گردد و در ایران زمین نیز در دهم بهمن یعنى آبان روز از ماه بهمن این آیین
برگزار می شود از سده سوزى چوپانى و سده سوزى زرتشتیان گرفته تا چیلله
قاچدى روستاهاى رضاییه تا...
همه نشانه ها از شناخت انسان است در راستاى کار و آبادانى .
روشنایی ، گرما و شادمانى همگانى باد
سرچشمه ها :
*
آنچه از اوستا برگرفته شده است از اوستا کهن ترین سروده ها و متن هاى
ایرانى گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه جلد یک چاپ یازدهم ، تهران است
۱ - شناخت اساطیر ایران ، رویه ۹ ،جان هینلز، ترجمه ژاله آموزگار - احمد تفضلى ، کتابسراى بابل