وی از ترس کونتون آلاسکا شده ؟
تورج پارسی
نهم فوریه دوهزار نوزده
نووه هایم همگی از من کاریکاتور کشیده اند ! موهبتی است ! و به قول دوستی که لعنت براو باد می گفت : کاریکاتورها بهتر از خودتند ! این راهم نووه هشت ساله ام کوروش کشَیده بود !
اولین بار یک دانشجوی اهوازی ازم کاریکاتور کشید ! از پله های دانشکده می آمدم پایین دیدم بچه ها با لحن اهوزی شان به یکی می گویند ! خدا به کولت داره میاد ! همو که داری مصورش می کنی ! باز میگه کی ؟ عامو یعنی مال عمه ت می کشی مال خاله ته می کشی خو ......کارت تمومه باید بزنی گاراج !!
من کاریکاتورو دیدم اما پسره بیچاره دستپاچه شده بود !
با یکی از استادان ایستادم به گپ ، اما حواسم به بچه ها بود و سناریو ناتموشان ٬ بچه ها گفتند ندید! یکیشون گفت می دید هم کاری نداشت تازه اگر کار ت جالب بود تشویقت می کرد ، بررسیش می کرد ! اخلاق و روحیه ی ایشون که همه می دونیم ! اگرم جالب نبود با همون لحنش می گفت کون لقت برو بیشتر روش کار کن ! نه فکر کردی الان سرپایی ترتیب عمه ت میده !!!! کور خوندی به عمه ت بگو نشد خودت فارغ کن !!!! ووی از ترس کونتون آلاسکا شده ؟
پیش از تعطیلات نوروز آمد نزدم : ببخشید من یه غلطی کردم باوام گفت ببرش نشون خودش بده بلکه خلعتی هم بهت داد !!! اوردمش نه برای خلعت بلکه از شرش راحت بشم !! ترسی شده ته جونوم !!!!!!!!!!!!! از قیافه ی مظلوم نماش خندم گرفته بود !!
بسته بندی را باز کردم ! خیلی تشویقش کردم، دو جلد کتاب که تازه برام رسیده بود بهش دادم !
نامردی ویژه ای بکار برده بود توی این کاریکاتور پیپی کشیده بود / آن زمان پیپ می کشیدم/ که دماغ زیر سایه ی پیپ ناچیز به نظر می آمد ! دماغی قلمی ! عمل شده !!! نامرد معرکه کرده بود ! کاریکاتور روی میزم کارم در دانشکده گذاشتم!!!