خواب ابر دریای دریاها *
تورج پارسی
من خوب آمدم
و توبیشتر خوب آمدی
تا رسیدیم به دم دمای صبح راستین گل سرخ .
اگر چه سربالایی های پر اشباح و پلشت زمانه
تازیانه بودند ، خار بودند ، مرگ بودند
اما با کوله بار ی از خستگی و تشنگی
رد پای نسیم را گرفتیم تا رسیدیم به دم دمای صبح راستین گل سرخ
و چه گریستیم از خوشبختی
و با صدای کل باران و پرنده
هم آغوش " ابر دریا ی دریاها " شدیم
تا به خواب واژه های خوشبو رسیدیم .
من خوب آمدم ،و توبیشتر خوب آمدی
تو بیشتر خوب آمدی
......
چهارم اپریل دوهزار و دوازده در ساحل ابر دریای دریاها یا اقیانوس آرام