مشق مدرسه اش را کنار " کار" ش می نویسد
او از کوچکترین " نان " آوران جهان است
می نویسد ، مشق می کند نان آور کوچک جهان
تا بتواند " فردا" یی دیگر بسازد !
او به راستی " کودک " است اما شاد نیست
چرا که غم " نان " ش نمی گذارد
او بازی نمی کند ، او کودکی را تجربه نمی کند
نمی دود تا شادی بکند
می دود برای نان برای دفتر ، کتاب و مداد مدرسه
شایدم دارویی برای پدر و مادر بیمارش ....
به گفته ویکتور هوگو 'به راستی فقر بدترین دشمن نظم و قانون است.
فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که می باید سپیده ی بامدادی در پی داشته باشد " بی گمان چنین است . با مهر همیشگی
او از کوچکترین " نان " آوران جهان است
می نویسد ، مشق می کند نان آور کوچک جهان
تا بتواند " فردا" یی دیگر بسازد !
او به راستی " کودک " است اما شاد نیست
چرا که غم " نان " ش نمی گذارد
او بازی نمی کند ، او کودکی را تجربه نمی کند
نمی دود تا شادی بکند
می دود برای نان برای دفتر ، کتاب و مداد مدرسه
شایدم دارویی برای پدر و مادر بیمارش ....
به گفته ویکتور هوگو 'به راستی فقر بدترین دشمن نظم و قانون است.
فقر نیز، همانند جهل، شبی تاریک است که می باید سپیده ی بامدادی در پی داشته باشد " بی گمان چنین است . با مهر همیشگی