من در روزهای آفتابی به تو نزدیکترم ، نزدیک
تورج پارسی
من در روزهای آفتابی به تو نزدیکترم ، نزدیک
اما ابر غمگینم می کند
تیره و تار می شوم
آنچناچه در ته نگاهم توفان بپا می گردد .
باور می کنی این همه دیوار را ،
این همه پریشانی و ترس را
آه از این همه دیوار.، دیوار ، دیوار .دی وار ....
من در روزهای آفتابی به تو نزدیکترم ، نزدیک .
هیچ پرنده ای در آسمان غمگین تیره ، چرخ نمی زند
تصویرها از این همه پریشانی و دلهره می میرند
و من در اول سطر شعرم ، تمام می شوم ، تمام
من در روزهای آفتابی به تو نزدیکترم ، نزدیک.
پنجم مارس دوهزار و سیزده اپسالا