پریشا دخت درهفتمین فصل سیمفونى پنجره ها *
تورج پارسى
براى رسیدن به فردا
.باید از امروز نیم سوخته ى قهویى

با پاهاى خیس و زرد پاییزى بگذرم.
مى دانم
تو عریان تر ازدیروز
در شمالى ترین نقطه ى فردا
نیمه اى از ماه در دست
و نیمه اى در شلال گیسوان
با عطشى تابستانى
در انتظار خواهى بود .
با تو درفراسوى فردا آغاز خواهم شد
تا هفتمین فصل پنجره ها را
با فلوت سحر آمیز اوترپ *
باز بگشایم .
شتاب بایدم
هدیوش* را از باروى فلزین بیرون آورده اند
نه (۹) خواهران*به رقص در آمده اند .
ازریس*را به موزه سپرده اند تا زنده و مرده به تماشایش بایستند .
تن را با شراب مهتاب بشور
تاهفتمین فصل پنجره ها را
با سحرچنگ ناهید*وارفه اوس *
آب و آینه و اسپند بیاغازیم
دستانم همچون لوتوس به نیایشت بلندند
دریا پیرامون ماست .
به "خوشنودى آب بى آلایش اشون (اردوى) و همه ى گیاهان مزدا آفریده "
همچون اناهیتا همه جا دامن بگستر
وبر گردونه چهار اسب سپید بنشین *
تا "شب از رویاى تو رنگین " بشود
نگاه کن که در کنار شط مردم "از نهایت روز
نهایت روشنایی حرف می زنند " **
نگاه کن در کنار شط مردم از نهایت روز حرف مى زنند
نگاه کن ، نگاه.
اینک تو "ازپایان جهان می آیى
با حرف تازه اى از آغاز جهان " *
دریا پیرامون ماست
به "خوشنودى آب بى آلایش اشون (اردوى) و همه ى گیاهان مزدا آفریده "
همچون اناهیتا همه جا دامن بگستر
وبر گردونه چهار اسب سپید بنشین *
تا شب از رویاى تو رنگین بشود .
آب روشنایی است ،
به آفتاب سلامى دوبارمى باید.*...
اپسالا . ۲۰۰۵
*پریشادخت م وام از اخوان
*Euterp
با فلوت سحر آمیزش در سلک ملازمان دیونیزوس
dionysos
ساکنان المپ را سرگرم مى کند. فرهنگ اساتیرى یونان و روم پیر گریمال ، ترجمه احمد بهمنش
* هدیوش hadayösh
گاوى است که در پایان نبرد هرمزد و اهریمن براى ساختن زندگى جاوید مردمان توسط سوشیانس کشته مى شود . این گاو اندر بارویی فلزین به سردارى گوبد شاه نگهدارى می شود . مهرداد بهار پژوهشى در اساتیر ایران
*از عشق زئوسzeus
و منه موزین mnémosyne
نه تا دختر زاییده مى شوند که در میتولوژى به موزها نامورند . هریک از دختران هنرى را بیانگرند.
* ازریس : خداوند بزرگ و مسلم مردگان در استوره هاى مصرى
* لوتوسlotus
یا نیلوپر آبى گل دوازده پره اى است که در تخت جمشید نقش هاى برجسته را آذین بخشیده است .ا
*اناهیتا anahitaa :
که به نادرست انرا آناهیتاaanaahitaa
مى نویسند و مى خوانند در اوستا نگهبان اب است و به رخ زنى زیبا شناسنده شده و سزاوار آن دانسته شده که ستوده شود. اناهیتا به چم پاک و بى آلایش است در زبان پهلوى
anaahid
که امروز ناهید گفته می شود . ارمنیان آنرا به شکل اناهیت وآناهید بکار مى برند ودر سالشمارشان روز ۱۹ هر ماه به نام آناهیت است .
*ارفه اوس نامى ترین قهرمان موسیقى است که موسیقى سحر آمیزش جهان خاکى را بیدار مى کرد
* اوستاکهن ترین سروده ها و متن ها ى ایرانى ، آبان یشت کرده ۱۳، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه چاپ یازدهم تهران
* اى شب از رویا تو تو رنگین شد سینه از عطر توام رنگین شده . فروغ فرخزاد ، تولدى دیگر
* تولدى دیگر شعر هدیه : من از نهایت شب حرف مى زنم نهایت تاریکى
* از پایان جهان است که می آیم با حرف تازه اى از آغاز جهان . درباره ى شعر منتخبى از اشعار جدید و قدیم بیژن جلالى ۱۳۴۱-۱۳۷۷
* شعرى ازفروغ ، تولدى دیگر