زیبایی و زیبا شناخی پدیده ی هستی است !
تورج پارسی
آدینه !نخستین روز از ژانویه دوهزار شانزده
" عصری یک سر رفتم ساحل و آخرین غروب بیست پانزده را که با قلم موی جادویی اش بوسه ی امواج نرم را بر ساحل خلیج فارس هزار رنگ زده بود شکار کردم " پرویز فرقانی
زیبایی و زیبا شناخی پدیده ی هستی است ، زیبایی برآیند هم آهنگی و نظم است ! و انسان هم درین ره صاحب قدم گشته ، هم چنان که پرنده ی نر برای نرم کردن دل پرنده ی ماده می رقصد می خواند و آرایش و پیرایشی به لانه و کاشانه خود می دهد ! پرنده ماده می آید و نمی پسندد و میرود و دیگری می آید و آری می گوید ! با این حساب زیبایی هم نسبی است ! زیبایی در خلسه ی فرهنگ ها گوناگون تعبیر خودرا را دارد !
هنگامی که جهانگرد پژوهشگر به زن پیگمه / کوتاه قد /
افریکایی که لخت و مادرزاد بودپرسید که چرا خودرا نمی پوشانی ؟ پاسخ داد در
اندام من عیبی/ نا زیبایی / وجود ندارد که آنرا بپوشانم ! زیبایی و معیار
آن نزد قبیله ی پیگمه های افریکا !
اما یک وجه مشترک هست وآن زیبا
شناختی است که گذرگاهی طولانی است ! این گذرگاه طولانی چشمی به آدمی و
طبیعت دارد ! در عرصه ی هنر پدید می آید ! که عکاسی هم در همین مقوله جا
می گیرد ! اما عکاس هنرور کسی است که بتواند زاویه درست یا قلب آن فنومن را
نشانه بگیرد !از آن جایی که لحظه ها از بودن به شدن در حرکتند شکار یک
لحظه ویژه ، نیاز به دقت و بینش زیباشناختی دارد !
دوست ما مهندس پرویز فرقانی بنا به شرح بالا این عکس را از غروب خلیج پارس گرفته است ! خوب که دقت بشود تابلویی زیبا اما میرنده است اما آنگاه که شکار می شود به جاودانگی می رسد ! این کار زیبا شناختی را به نام نخستین پیام روز اول ژانویه دوهزار شانزده به همگان پیشکش می کنم ! سپاس می برم به شکارچی زیبا شناس مان ! با مهر همیشگی