کلامی بر بازی نیجریه و ایران
سه شنبه هفدهم جون دوهزار چهارده/ اپسالا
تورج پارسی
من هم جلوی تلویزیون نشستم با بتری آبم و دو سه دونه گردو و انجیر و کمکی هم خون دختر رز ! گزارشگران / مفسران / وررزش تلویزیون باهم گفتگو می کردند ، برای نخستین بار با نام اشکان دژ آکه آشنا شدم ، که گزارشگر سوئدی هم ذژآگه را درست تلفظ نمی کرد و نتوانستم بفهم تا هنگامی که نوشتند ! گفتند در آلمان به او در آن اقامت دادند و هم اکنون هم برای کشورش به میدان می اید ، دومین نام رضا بود و سومین نکونام ، این فرد نامش برایم آشنا بود و چهارمین مربی پرتغالی تیم که نام وی کیروش است و مفسر از کارنامه ی او می گفت . با آغاز بازی صدای تلویزیون را بسیار کم کردم تا چشمم بیشتر کار بکند تا گوشم که شاید تحت تاثیر کلام مفسران قرار بگیرد . آنچه در گام نخست برایم چشم گیر بود ، نیروی پرشتاب و سازمان یافته ی برتر جوانان نیجریه بود که بیشتر توپ زیر پایشان بود ، نیروی جوانان ایرانی گویی که تهاجم و شتاب در برنامه شان نبود یا در برابر رقیب کم رنگ جلوه می کرد . به این گمان بودم ، بازم بگویم در مقام یک" تماشاچی بسیار عادی فوتبال " نگران تیم ایران بودم که خواهد باخت در حذ یک یا دو گل ! اما چون چنین نشد پس باید حالت تدافعی کارساز تیم ایران را در برابر شتاب منسجم تیم نیجریه نمره ی خوب داد و آفرین گفت . به هردو تیم شادباش می گویم و آرزوی تندرستی برای همگی می کنم .
در حاشیه بگویم مثل اینکه برای تلفظ نام مربی پرتقالی " کیروش " هم مشکلاتی هم چون نام کشور کستاریکا هست !!! چنانچه به واسطه معذوریت اخلاقی یک تغیر اخلاقی بر واژه کستاریکا / کشور بسیار زیبا که به جمهوری " موز " ! نامورست / انجام دادند تا بشود " کاستاریکا " !!!!!!!!!!!!!!!!! به قول هدایت ': نصیب نشه !
به هر روی دسته گل های نرگس شیراز را به تیم های نیجریه و ایران و مربیانشان پیشکش می کنم ! دست مریزاد