با مهر همیشگی
تو چویل سرحد هستی و من برف پارسالم /
به خدا برای دیدنت لحظه می شمارم
تو چویل سرحدی مو برف پارم
خدا سی دیدنت لحظه شمارم
این هم به یاد اهواز ، و آن روزهای قاسم جبلی !
https://www.youtube.com/watch?v=eZLQRqrzj3U
پارک سه دخترا یا دخترون اهواز
اهواز افزون بر کارون و پل سفیدش دیدنی های دیگر هم داشت ، یکی از آن
دیدنی ها پارک کوچکی بود به نام سه دخترا ! مجسمه سه تا دختر زیبا و عریان
با شاهکاری که مجسمه ساز آفریده بود . آن روزها سینه های لخت مجسمه ها جرم
نبود ، بسیاری از مرد ان وو زنان در کنار آن عکس می گرفتند شایدم جوری
زاویه دوربین ها قرار می گرفت که سینه های بلورین مجسمه های آرام و با
متانت در آن به خوبی دیده بشود ! گویا پس از آمدن " آقایان " این سه تا
دخترا هم به خاطر حفظ " بیضه ی " اسلام از پارک رخت برکشیدند ! از دوستان
اهوازی خواهش می کنم در این باره اگر می دانند آگاهی بیشتری بدهند ، اگر
نام مجسمه ساز را می دانند ! و سرنوشت این سه تا دخترا را . از بانو ناهید
انصاری و بانو ندا شفیعی سپاسگزاری می کنم از آگاهی که به من دادند . با
مهر همیشگی
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد !
تورج پارسی
یک شنبه هفتم سپتامبر دوهزار و چهارده
سرماخوردگی پاییزی هم جزیی از زندگی روزمره است ! درختان هنوز واری یته پاییزی را شروع نکرده اند اما یک جورایی صدای پای پاییز به گوش می رسد !
دیشب داشتم سعدی را برگ می زدم ، هوشدارباش های همیشگی آن هم به زبان عالمانه ! انگشت روی " عیب گیری و پراکنده کردن سخن از این سو به آن سو " که پیداست در این باب نیز هنر نزد ایرانیان است نه تورانیان دیو سار !!!! سخن سعدی برآیند یک آناتومی اجتماعی است ! یک برش طولی و عرضی از " هنری " که نزد ایرانیان است و تورانیان از آن محرومند !
البته این " هنر " از منظر بالینی یک بیماری است ! ناشی از "خود خرد بینی " اما در جهت بزرگ نمایی است به قول شیرازی ها آن هم طبق ، طبق !!!!
این بیماران یا به گفته ی خداوند شاهنامه " شسته مغز از خرد " ان اموراتشان را به این گونه می گذارنند یعنی با دروغ ، افترا ، دزدی البته قانونی آن ، به ویژه در سرزمین هایی که به مهمانی آمده اند !!!! می گذرانند ، همیشه در حال کندن چالی برای دیگرانند ! البته کسانی هم که " هنر " این بیماران را به شکل اپیدومی منتشر می کنند خود بیمارند ! پس هنر نزد ایرانیان است نه تورانیان دیوسار !
میان فریاد داریوش هخامنشی که خشک سالی و دشمن را در حد دروغ ارزیابی کرد تا عیب یا هنری !!! که سعدی از آن می نالد پیوند و پیوستی هست !
مودت اهل صفا،
چه در روی و چه در قفا،
نه چنان کز پست عیب گیرند
و
پیشت بیش میرند.
در برابر چو گوسپند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار
سر انجام هوشدار سعدی البته با گویش خالص شیرازی به بانگ بلند !
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
نود سال پس از حرکت آگاهانه قمر باز جامعه ی هنری گرفتار " ارشاد " است !!!!
تورج پارسی
آدینه پنجم سپتامبر دوهزار چهارده
قمر نخستین کنسرتش را درسال ۱۳۰۳ برابر با ۱۹۲۴ میلادی یعنی شش سال پس از جنگ جهانی اول یا یک سال پیش از به سلطنت رسیدن سردار سپه درسالن گراند هتل واقع در خیابان لاله زار برگزار کرد . این کنسرت در تاریخ موسیقی ایران حرکت جسورانه ایست از جانب زنی که قمرباشد . با این کنسرت زن و مو سیقی تائید می شوند .حرکت بر جسته تر ، تائید زنی است که تاکید بر غلط بودن برخی از ارزش ها دارد .
پس از پنجاه و چهار سال از حرکت قمر / هزارو سی سد پنجاه هفت / که آخوند های جوراجور از عمامه دار تا بی عمامه به قدرت رسیدند نفس موسیقی ایرانی را بریدند ، حلقوم خوانندگان مرد و زن را دریدند ، تار، کمانچه و تنبک و.... را شکستند و..... پس تر اگر چه صدای مرد میدانی یافت اما صدای زن که محرک جنسی است !!! باز در نهان ماند که ماند ، اینکه باز از وجود زنان در ارکستر جلوگیری می کنند !!!
نود سال پس از حرکت آگاهانه قمر باز جامعه ی هنری گرفتار " ارشاد " است !!!!