روز پرستار بر پرستاران خجسته بادا

استاد زنده یادم پورداود پیشنهاد کرد که پنجم اسفندماه (جشن ِ اسپندارمذگان / اسفندگان) با رویکرد به خویشکاری ی امشاسپندبانو سْپِنْتَه آرمئیتی، روز ِ پرستار اعلام شود و مردم با بردن ِ دسته های ِ گل بید مشک به بیمارستانها، به این خدمت گزاران خود، ارج بگزارند. پیشنهاد ِ استاد پذیرفته شد و در آن سالها به اجرا درآمد.به نقل از دکتر جلیل دوستخواه.
برفرشتگان زمینى فرخنده باد!

جشن سپندارمذگان روز پنجم ماه اسپندست بر همگان خجسته بادا

جشن سپندارمذگان  روز پنجم ماه اسپندست بر همگان خجسته بادا
تورج پارسی
سه شنبه بیست و چهار فوریه دوهزار پانزده

در سال شمار ما ، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته براى نمونه روز پنجم هر ماه به  سپندارمذ  نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام زنان - اوستا زن را  ریته سیه بانو  می نامد که به معنای مهر وفروغ و روشنایی است- جشن مى گرفتند . به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مى باید در همان روز پنجم اسفند بر گزار بشود نه روز ۲۹ بهمن .  امید داردکه جشن ها که داراى اصول نجومى هستند دستخوش آشفتگى بیش ازاین نشده ودر بر گزاریشان که بسیارپسندیده است اصول نجومى آنها رعایت بشود
نیک آگاهیم که در جهت اصلاح سال شمار اوستایی شش ماه آغازین سال را سى و یک روز و ماه اسفند را بیست و نه روز و پنج ماه دویمین را یعنى از مهر تا اسفند را سى روز حساب کردند این تغییر جابه جایی درست کرد مثلا مهرگان افتاد به دهم ماه . اگر درست دقت کنیم روز دهم ، آبان روز است و نمى تواند گویاى جشن مهرگان باشد . از سوى دیگر مهرگان بر اصل طبیعى مى باید روز اول ماه مهر باشد چرا که آغاز پاییزست و جشنى هم پایه ى نوروز اما تقارن روز و ماه که شانزدهم ماه است یعنى روز مهر از ماه   ترجیح داده شده است. که ترجیح شایسته و خردمندانه و داراى پایه ى درست  است پس سپندارمذگان نیز روز پنجم ماه اسپندست که شایسته است  به عنوان روز ملی زن در تقویم رسمی کشور ثبت شود."
امروز روز پرستار است !
 استاد زنده یادم پورداود  پیشنهاد کرد که پنجم اسفندماه (جشن ِ اسپندارمذگان / اسفندگان) با رویکرد به خویشکاری ی امشاسپندبانو سْپِنْتَه آرمئیتی، روز ِ پرستار اعلام شود و مردم با بردن ِ دسته های ِ گل بید مشک به بیمارستانها، به این خدمت گزاران خود، ارج بگزارند. پیشنهاد ِ استاد پذیرفته شد و در آن سالها به اجرا درآمد.به نقل از دکتر جلیل دوستخواه.
                            برفرشتگان زمینى فرخنده باد!

چون مرده شوم ....

چون مرده شوم  ....
خیام
چون مرده شوم ، خاک مرا گم سازید
احوال مرا عبرت مردم سازید
خاک تن من به " باده " آغشته کنید
و ز کالبدم خشت سر خم سازید
   When I die do not mark my grave;
Circulate my story instead;
Then mix with wine my body,s dust
To make bricks for the top of wine vat. 
شراب نیشابور
شاهرخ گلستان
ترجمه رباعی کریم  امامی

چرا می خواهید " والنتاین " را رخت ایرانی بپوشانید ؟

چرا می خواهید " والنتاین " را رخت ایرانی بپوشانید ؟

تورج پارسی
بیستم فوریه دوهزار چهارده

برگزارى جشن والنتاین در ایران
این جشن که به نام روز دل ها یا عشق شهرت یافته و در جهان در روز ۱۴ فوریه برگزار مى گردد در کشور ما هم رواج یافته است . نکته ظریف اینکه روز والنتاین را نمى توان و نباید با سپندارمذگان   یا با روز جهانى زن که در هشت مارس برگزار مى شودیکى گرفت .روز هشتم مارس پشتوانه اى  تاریخى و سراسر مبارزاتى  داردو نباید آن را  با سپندارمذگان   همخوان دانست . هر کدام به جاى خود از ارج وارزش ویژه ى خود برخوردارهستند
 همانطور که آمد در فرهنگ ما روز پنجم اسفند  جشن ویژه ی زنان بوده است . جشن بزرگداشت زن در تاریخ ما. روز هدیه دادن به زنان ، جشن گزینش آزادانه ی همسراز سوی زنان و.. این جشن به سپدارمذگان نامورست و آنرا باید پاس داشت و در تاریخ درست آن را برگزار نمود.
در فرهنگ ما "ماه مهر " ماه دوستى و آشتى و عشق است و به ویژه در مهرگان همه ى ویژگى را به هم پیوسته مى بینیم چنانچه مسعود سعد آنرا به زیبایی ترسیم کرده است :
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهـــــــــر بیفزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ
وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
    » مسعود سعد سلمان «
در همه ى جشن های ایرانی اعتبار  محیط زیست ورابطه ی صادقانه با طبیعت وفضیلت انسان آشکارست باوجود حال  برخى از جشن ها هم چنان نزد همگان ناشناخته مانده و بیشى از نوشتارها که در این زمینه در اختیار همگان قرار مى گیرد جنبه کارشناسى آنها بسیارکم است نیاز هست که نخست  جشن هاى ایرانى ، پیدایش و کاربرد تاریخى شان  از سوى  کارشناسان شناسانده بشود.افزون بر شهرها،  روستاهاى ما خزانه ى بسیار گرانبهایی هستند که مى تواند  بر برگ هاى تاریخ جشن ها و آیین ها بیفزایند . تنوع جغرافیایی سرزمین ما و مینیاتور رنگى قوم ها ى آن بى گمان از این دیدگاه مورد نظرهنوز آنچنان که بایسته است  مورد کنکاش قرار نگرفته ، به همین دلیل در این زمینه نباید تنها به تاریخ  بسنده کرد بلکه  ده و روستا و شهرهانیز تاریخ جارى وزنده اى هستند که باید به آنها رجوع و در یک شکل تطبیقى وجوه اشتراکشان راثبت نمود .

Here I love You

در عشق هم آتش بزن
وقتی حجابت می شود......

تورج پارسی
بیستم فوریه دوهزار پانزده

در سایت دوست فرهیخته ای با ترانه ای برخورد کردم که بیت نخستین آن " در عشق هم آتش بزن وقتی حجابت می شود " پرسان در پی شاعرش گشتم ....
در عشق ، آتش نتوان زد چون عشق خود از جنس آتش است ،  پویایی و حرکت است ! البته شرط ترانه سرا این است که اگر عشق حجابت بشود !!  ماهیت عشق حجاب نا پذیری و آشکار بودنست ! رنگ رخسار را نشان می دهد  بی کم کاست !
به همین بسنده می کنم که باید دولت عشق را شناخت و ....... : هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ، چون آتش نا میراست ،،،،،
با مهر همیشگی

Here I love you.
In the dark pines the wind disentangles itself.
The moon glow like phosphorus on the vagrant waters.
Days, all one kind, go chasing each other.
...........
Pablo Neruda