بــگشاییم کفتران را بــال
بفروزیم شعله بـر سر کوه
بـسـرایـیـم شادمانه سرود
وینچنین با هزار گونه شکوه
مهرگان را به پیشباز رویم . / سایه
به خجستگی مهرگان، جشن دوستی جان
تورج پارسی
شانزدهم مهرماه / هفتم اکتبردوهزار شانزده
دروندیداد فرگرد نخست بندهاى دووسه از مدت تابستان دوماهه و زمستان ده ماهه حکایت مى کند / در سرزمین اسکاندیناوى هم در زمانى دور سال را به تابستان دو ماهه و زمستان ده ماهه بخش مى کردند / پس تر با سال شمارى روبرو مى شویم که سال را به زمستان پنج ماهه و تابستان هفت ماهه و در تغییر فرجامین به چهار فصل بهار، تابستان و پاییز و زمستان مى رسیم .در این بخش بندی ها نقطه هاى آغازین نوروز و مهرگان بودند ! نوروز را نام جمشید بر پیشانی دارد و مهرگان را نام فریدون !
بر همگان به شادمانی بادا
نخستین روز خجسته از ماه مهر/ مهر مهرگان
به روز خجسته سرِ مهر ماه به سر بر نهاد آن کـیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر یک ز یاقوت جام
میِ روشن و چهره ی شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست تنآسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگارست ازو ماه و مهر بکوش و به رنج ایچ منمای چهر / شاهنامه
روز مهر / شانزدهم / از ماه مهر : مهرگان
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ
وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد
بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان / منوچهری دامغانی :