متکلم را تا کسی " عیب " نگیرد سخنش " صلاح " نپذیرد
تورج پارسی
شاید این آخرین نوشته ی من در درگاه حضرت فیس بوک باشد !
کلام سعدی بر اساس " نقد " است ! یعنی تا گفته یا نوشته ی گوینده یا نویسنده، نقد نشود او در قاب سنگی خود پوسیده می ماند! اما برخی که آنها را " بیماران قلم یا کلام " نام می نهم آنچنان روی کلام خود چرخ می زنند که گیجال به پرتگاه می افتند اما باز" یقین خودخواهانه و من مدار خودرا تکرار می کنند و آنانی که در برابرشان آینه بشوند ، آینه شکن می شوند !
به گفته ی سعدی من مداری یا خودشیفتگی از نظر بالینی " تباه کردن عقل " است ! کنار زدن خردست و در دنیای در بسته ی همه ی دیوار به " توهم " گرفتار آمدنست
: گر از بسیط زمین " عقل " منهدم گردد
به خود گمان نبرد هیچ کس که " نادان " م /
دین داران گرفتار یقین خویشند بی آنکه به تنها کتاب خود " شک " کنند ، برخی افراد به اصطلاح " سیاسی " هم گرفتار یقین خویشتند و درست مماس می شوند با دینداران !
اینان منظورم برخی ازهمین علم داران سیاسی است که در قلمرو تاریخ هم قلم می زنند ! بی انکه بدانند " تاریخ " علم است ! و علم یعنی چونی و چرایی ، علم یعنی شک !
یادم می آید که زنده یاد ذبیح الله منصوری می نوشت در قلمرو تاریخ هم ، شیرین می نگاشت اما برآیند ذهنیت خودش بود ! یادش به خیر پرکار هم بود ! اما نوشته های اینگونه ش مستند تاریخ نبودند ! اکنون هم برخی از همین سیاسی ها که به گرد پای ذبیح الله منصوری هم نمی رسند ! از تاریخ می نوینسد و نمی شود هم پرسید حضرت سندت کو ؟ اینان هم از جنگل ها بیابان ها خواهند ساخت !
چون با سعدی آغاز کردم با سعدی هم به پایان می برم ! همان که معلم خط با قلم نی سرمشق مان می داد :
خاک شیراز همیشه گل خوشبوی دهد
لاجرم بلبل خوشگوی دگر باز آمد
خبردار شدم که همایون کاتوزیان ۷۸ غزل عاشقانه ی سعدی را به انگلیسی ترجمه کرده است ! دست مریزاد ! کاتوزیان می نویسد :
" یکی از سران طراز اول انقلاب فرانسه به اسم لازار کارنو که سازمان دهنده دفاع انقلاب فرانسه درمقابل تهاجم خارجی ها بود ، و ریاضی دان قابل ملاهظه ای بود اسم پسرش را سعدی گذاشت و سعدی کارنودر نیمه قرن هیجدهم یک فیزیک دان برجسته شد ! پس از او نام برادر زاده اش را هم سعدی گذاشتند که سعدی کارنو دوم ، رئیس جمهور فرانسه شد ! "
پس : خاک شیراز همیشه گل خوشبوی دهد !!!!!!!قابل توجه بانوپیرایه یغمایی گرامی مان !!!