-
در دیارمان بانویی بود ساده لوح که رجاله ها ....بازنشر .
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1395 22:31
در دیارمان بانویی بود ساده لوح که رجاله ها ....بازنشر . تورج پارسی در دیارمان بانویی بود ساده لوح که رجاله ها از وی به جای بلندگو سود می جستند به او چیزی در گوشی می گفتند و سپارش ها که به کسی نگویی چون تو را مطئمن دانستیم گفتیم ! بانو را که " میم " می نامم سوگند ها می خورد از قبله گرفته تا شاه چراغ و کیک و...
-
یادمانی از آن سال های دورتر
دوشنبه 22 شهریورماه سال 1395 10:53
یادمانی از آن سال های دورتر تورج پارسی دوازدهم سپتامبر دوهزار شانزده آن سال های دورتر با دوستی که خود اهل آن دیار بود به یکی از شهرهای شمالی رفتم نخستین روز این بانوی نامرد !!! مرا به یک امام زده برد !!!من فکر کردم حتما یک جاذبه توریستی دارد اما یک امام زاده معمولی بود ! شایدم در میان اما مزاده ها این یکی آه در بساط...
-
The sky is beautiful even in the mirror
یکشنبه 21 شهریورماه سال 1395 23:03
The sky is beautiful even in the mirror ! Sunday 11 September Touradj Parsi Uppsala
-
که عشق را کتابی نیست !
جمعه 19 شهریورماه سال 1395 12:26
که عشق را کتابی نیست ! تورج پارسی آدینه نهم سپتامبر دوهزار شانزده که عشق را کتابی نیست ! نگاه که به نزار می کنم او را شاعر " واژگان عاشقانه " نام می نهم ، یعنی واژه های شعر او همگی عاشقند عریانند ، رها در برهوت عشق ! واژگانش در صدای کلتوم ، عبدالوهاب ، فریدالاطرش و..... عشق را فریاد زدند ، و در اینجا پژواک...
-
سال ها از وی بی خبر ماندم !
پنجشنبه 18 شهریورماه سال 1395 11:59
سال ها از وی بی خبر ماندم ! تورج پارسی هشتم سپتامبر دوهزار سیزده در کتابخانه با وی آشنا شدم پای صحبتش نشستم و همان جلسه سبب دیدارهای پسینم با وی شد ، از کودکا ن مهاجر فنلاندی جنگ دوم جهانی بود ، از پمپایی بس می گفت و اصطلاح " نانجیبان پمپی " را بسیار از وی شنیدم ! بسیار می خواند و می شنید و بسیار هم می نوشید...
-
فرهنگ شریف موسیقی هم رفت !
چهارشنبه 17 شهریورماه سال 1395 14:51
فرهنگ شریف موسیقی هم رفت ! تورج پارسی چهار شنبه هفتم سپتامبر دوهزار شانزده خبر را فروغ بانو بهمن پور به گوش ها رسانید ! فرهنگ که شریف موسیقیایی بود چشم بر هم گذاشت اما سازش خاموش نمی شود ، نغمه هایش هم چنان پیک سحری است ! روزی که پرویز یاحقی که خود نت روزگار بود رفت و انبوه مردمان همرهش شدند تا بارگاه خاک که منتظر بود...
-
دوباره یاد تو آمد کنار من بنشست
یکشنبه 14 شهریورماه سال 1395 12:35
کنار من بنشست 2 September 2012 at 19:43 Public Friends Friends except acquaintances Only Me Custom Close Friends Uppsala, Sweden Area See all lists... Family Environmentalism Shiraz, Iran Area Acquaintances Go Back یاد تو تورج پارسی دوباره یاد تو آمد کنار من بنشست نگه به دیده ی من دوخت در سیاهی شب . مه دوهزار دوازده...
-
یادی از بانو دلکش در سالگرد رفتنش
جمعه 12 شهریورماه سال 1395 11:41
یادی از بانو دلکش در سالگرد رفتنش تورج پارسی دوشنبه دوم سپتامبر دوهزار سی زده زنی که بر تارک سد سال موسیقی اخیر ایران قرار دارد ،عصمت باقرپور بانام هنری دلکش . دلکش نام گوشه ای است در دستگاه ماهور که عبدالعلی وزیری نخستین معلم عصمت / برادر کلنل / بر وی گذاشت . دلکش پس از قمر شکوفایی موسیقی ایرانی را رقم می زند. خواستم...
-
یادی از استاد اسلامی ندوشن�پنج شنبه
پنجشنبه 11 شهریورماه سال 1395 13:57
یادی از استاد اسلامی ندوشن تورج پارسی پنج شنبه نخستین روز ماه سپتامبر دوهزار شانزده هوای سرد پاییزی امروز مرا به یاد روزی برد که استاد اسلامی ندوشن در اپسالا مهمان مان بود ، هوای سرد ماه اپریل بود که به راستی نفس می گرفت . گفتمان زیادی داشتیم به ویژه از دورانی گفت که نخستین کارش را در دادگستری شیراز با سمت...
-
درها را کوتاه ساختند که محاجمان با اسب وارد خانه ها نشوند !
دوشنبه 8 شهریورماه سال 1395 00:47
درها را کوتاه ساختند که مهاجمان با اسب وارد خانه ها نشوند ! تورج پارسی بیست و نهم اگوست دوهزار شانزده آن سال های دورتر !یک تابستان آموزش پروش خوزستان و لرستان دوره ی تابستانه برای آموزگاران و مدیران در شهر خوش آب و هوای بروجرد برگزار کردند، من هم از طرف دانشگاه جندی شاپور به مدت یک ماه جامعه شناسی تدریس کردم . معمولا...
-
دو سفر بود که هر دو خوب بودند ، رسیدم به شهر لوند / Lund /
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:24
دو سفر بود که هر دو خوب بودند ، رسیدم به شهر لوند / Lund / تورج پارسی هیژدهم اگوست دوهزار شانزده لوند شهری است در جنوب سوئد که در سال ۹۹۹ میلادی ساخته شده است یعنی از عمرش ۱۰۱۷ سال می گذرد ، شهری است با دانشگاهی که در سال ۱۶۶۶ میلادی متولد شده است یعنی ۳۵۰ سال پیرست ! شهری است باد خیز و باگویشی که به اسکونه ای نامورست...
-
یاداشتی بی تاریخ اما در تاریخ
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:21
یاداشتی بی تاریخ اما در تاریخ تورج پارسی شنبه بیست و دوم اگوست دوهزار پانزده / باز نشر چگونه عدالت شود برقرار / اگر سود جویی نگردد مهار در ماهنامه چیستا که به سردبیری استاد بزرگوارم پرویز شهریاری منتشر می شودبا نامی آشنا شدم ، علی جعفری مرندی که کارگر هستند . شاعرند و دارای جهان بینی انسان گرایانه . یکی از شعرهای...
-
دلا دیدی مرا آزرده خاطر کردی و رفتی
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:20
چنین کردی چنان رفتی تورج پارسی دلا دیدی مرا آزرده خاطر کردی و رفتی شکستی حلقه ی الفت چنین کردی ، چنان رفتی درخت عشق برکندی ، شرر بر هستی و حرمت شکستی ساغر رویا چنین کردی ، چنان رفتی صدای پای تو هر لحظه در گوشم نوا خواند از این آوا شدم محروم ، چنین کردی چنان رفتی نگاهت ساغر می بود و من دردی کشش بودم در میخانه بربستی ،...
-
در اندام آن زن
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:18
در اندام آن زن تورج پارسی هیژدهم اگوست دوهزار شانزده / Lund برای " تشمار " زنی که آغاز جهان بود ! در اندام آن زن هزاران تبسم بود که بر فراز خیالم نشسته است . کنار آتشش می نشینم و با اشک مست و گویا ی چشمم که رها شده در فضای آبی غزل هایی که نسروده ام می خوانم باران را می خوانم آفتاب را تا با من هم سفر رویا ها...
-
پارکی که سد و پنجاه و دو سال پیرست اما نفسش تازه و جوان است
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:17
پارکی که سد و پنجاه و دو سال پیرست اما نفسش تازه و جوان است تورج پارسی سه شنبه بیست و سوم دوهزار شانزده امروز سالگرد پارک شهر اپسالا بود ، دو سال پیش سد و پنجاه سالگی اش را با شکوه جشن گرفتند ، پارکی که باشندگان شهر با آن مونسند از خرد تا کلان ! من هم زیاد با آن اخت هستم و بی گمان مردی که همیشه دوربینی در دست دارد با...
-
یاداشت بدون تاریخ اما در تاریخ
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:15
یاداشت بدون تاریخ اما در تاریخ تورج پارسی برخی از آدنم ها همیشه تنهایند ، به هرکجا هم که بروند تنهایند........ کسی را می شناسم که بیش از سنش تنهاست .... دنیای را متفاوت می بیند و متفاوت زندگی می کند ! جهانی بی دیوار دارد جهانی عریان .... برخی آدم به هرکجا که بروند تنهایند ......... پاراگرافی از نامه ای به یک دوست
-
با یاد همیشگی م. امید
جمعه 5 شهریورماه سال 1395 20:14
با یاد همیشگی م. امید تورج پارسی دوشنبه سی و یکم اگوست دوهزار پانزده آن سال اخوان به سوئد آمده بود، در نشست شعریش شرکت کردم با وجودی که در بیمارستان بستری شده بودم ، کنارش نشستم از بیدادها که براو رفته گفت و شنیدم ، از درد آرتروز در رنج بود ! رفت خبرو پروازش را شنیدم ، در خود رمبیدم به معنا ی واژه رمبیدم . و غزل زیر...
-
دو سفر بود که خوب بودند هر دو ، رسیدم به شهر لوند / Lund /
یکشنبه 31 مردادماه سال 1395 11:14
دو سفر بود که خوب بودند هر دو ، رسیدم به شهر لوند / Lund / تورج پارسی هیژدهم اگوست دوهزار شانزده لوند شهری است در جنوب سوئد که در سال ۹۹۹ میلادی ساخته شده است یعنی از عمرش ۱۰۱۷ سال می گذرد ، شهری است با دانشگاهی که در سال ۱۶۶۶ میلادی متولد شده است یعنی ۳۵۰ سال پیرست ! شهری است باد خیز و باگویشی که به اسکونه ای نامورست...
-
در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است !
جمعه 22 مردادماه سال 1395 10:23
در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است ! تورج پارسی روز آفتابی دوازدهم اگوست دوهزار شانزده / پنج بامداد هوا پنج درجه بالای صفر بود ! در میان ایل ها و روستا ها ترانه و شعرهای عاشقانه زیاد است ! ترانه ها و شعر های آشکار و بی حجاب ! که گه همسایه دیوار به دیوار اروتیک می شود ! شاعر و ترانه سرایان بی نام...
-
در دنیای کوچک من آدم های بزرگی زندگی می کنند !
پنجشنبه 21 مردادماه سال 1395 08:53
در دنیای کوچک من آدم های بزرگی زندگی می کنند ! تورج پارسی پنجشنبه یازدهم اگوست دوهزار شانزده وزیدن باد های سرد این دو روز خبراز پاییز می دهد ! " باد پاییزی " یا نسیم سرد مهرگانی یک جور خلاف جهت " باد نوروزی " است اما هر دو در نظم طبیعت جا دارند ....... دارم پیاده روی می کنم برخی هنگام باد شدت دارد...
-
" نقد " هم مانند " آزادی " هزاران جنایت به نامش انجام می شود !
پنجشنبه 14 مردادماه سال 1395 23:44
" نقد " هم مانند " آزادی " هزاران جنایت به نامش انجام می شود ! critique critical realism تورج پارسی دوم اگوست دوهزار سیزده نقد سبب حرکت و آفرینش فکری است ، نقد به سخنی روشن و جاری تر حرکت به سوی " خود شناسی " است . مردمی که در برابر آینه ی ایستادند و با دلیری خودرا نقد کردند به معرفت...
-
کافه فیروز پاتوق اهل قلم و بازنشستگان بود
پنجشنبه 14 مردادماه سال 1395 23:42
کافه فیروز پاتوق اهل قلم و بازنشستگان بود تورج پارسی چهار شنبه سوم اگوست دوهزار شانزده کافه فیروز پاتوق اهل قلم و بازنشستگان بود ، اهل قلم که آشکار بودند مانند نصرت رحمانی ، منوچهر آتشی و.... بازنشتگان هم بیشتر کیهان خوان و برخی نیز جدول حل کن بودند ، دکتر مطهری را آنجا دیدم نه کلام یا گفتمان ! از شعرهای نیمایی اش...
-
چشمانی دیدم که دیوان حافظ را از بر داشتند
دوشنبه 11 مردادماه سال 1395 21:26
چشمانی دیدم که دیوان حافظ را از بر داشتند تورج پارسی ویرجینیا می دوهزار یازده چشمانی دیدم که دیوان حافظ را از بر داشتند به تماشای می و میخانه و چنگ و چغانه ایستادم و صبورانه و آهنگین خواندم : ای حافظ شیرازی تو محرم هر رازی . به .........
-
من نفهمیدم کجو به کجان نقل کجان . ای دل غافل
جمعه 8 مردادماه سال 1395 11:47
دیشب خیلی تام جونز گوش کردم ، گوشهایم در هنگام موسیقی بسیار مودب و همراهند پس از آن یک فیلم مستند نگاه کردم ، فیلم مسافر درون آدمی می شد و چه جور هم آدمی را عریان می کرد . بسیار برایم جالب بود ، شرابی خلر بود !! حدود ساعت یازده و اندی سرازیر رختخواب شدم تازه همچون شاگردی که پای تخته احضار بشود تا درس حفظی جواب بدهد ،...
-
یک یاداشت بیست هشت ساله !
جمعه 8 مردادماه سال 1395 11:29
یک یاداشت بیست هشت ساله ! تورج پارسی بیست و نهم جولای دوهزار سیزده امروز در کاغدهای یک جا تلمبار شده ام با شعری برخورد کردم که در ساعت هشت و نیم شب ۳۱ دسامبرسال ۱۹۸۵که بسیار هم بد جوری ناجوانمردانه سرد بود ، سروده بودم . روایت چنین است که آن ساعت به آن دوست که عمرش هم چنان به خوبی به درازا بکشد زنگ زدم تا وعده ی دیدار...
-
از ویژگی های فرهنگ آموختنی بودن آنست
جمعه 8 مردادماه سال 1395 01:23
از ویژگی های فرهنگ آموختنی بودن آنست تورج پارسی پانزدهم اکتبر دوهزار سیزده از ویژگی های فرهنگ آموختنی بودن آنست ، انسانی که برون کوچی یا مهاجرت می کند هم باید از فرهنگ میزبان بیاموزد و پلی آگاهانه میان فرهنگ میراثی خود با فرهنگ میزبان بزند تا از بحران فرهنگی یا cultural crisis بکاهد یا جلوگیری بکند تا به رسد به...
-
آدم ها
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1395 01:24
آدم ها تورج پارسی چهار شنبه بیست و ششم جولای دوهزار شانزده آدم ها در درون آشکارند در بی وزنی و برهنگی و در برون به خود دچارند و پوشیدگی ! برون خلوت نیست هیاهوست و پوچی ! و آدمی در این آشفته حالی ها در فاصله ی نجومی با طبیعت به شکار خود مشغول است !
-
گویا در شهر گرمازده اهواز هوا در سایه پنجاه و یک درجه است !
دوشنبه 4 مردادماه سال 1395 11:00
گویا در شهر گرمازده اهواز هوا در سایه پنجاه و یک درجه است ! تورج پارسی بیست و چهارم جولای دوهزار شانزده دیروز یکشنبه سوزانی بود ، گرما حکومت می کرد ، سری به پارک شهر زدم خلوت بود گویا از فشار گرما همه به آب زده بودند ! اما زیر سایه درختان خونوک بود و دل نشین . گویا در شهر گرمازده اهواز هوا در سایه پنجاه و یک درجه است...
-
اسب سپید شیهه مکش!
یکشنبه 3 مردادماه سال 1395 00:41
اسب سپید شیهه مکش ! تورج پارسی یک شنبه بیست و چهارم جولای دوهزار شانزده آنروز برف سنگینی می بارید ، از دانشگاه آمدم بیرون بی سبب رفتم داخل گورستان ، برف چادر سپیدش را بر روی خفتگان قرون کشیده بود و رهگذر که من باشم آرامش آنهارا به هم زدم ! برف سخت سر جایش نشسته بود از آنجا آمدم بیرون رفتم کتابخانه ی دانشگاه قهوه ای...
-
در هرکجا کتاب را آتش زدند ، انسان را هم خواهند سوزانید ! هنریش هاینه
جمعه 1 مردادماه سال 1395 18:07
در هرکجا کتاب را آتش زدند ، انسان را هم خواهند سوزانید ! هنریش هاینه Where they burn books, they will also ultimately burn people. Dort, wo man Bücher verbrennt, verbrennt man am Ende auch menschen Heinrich Heine تورج پارسی آدینه بیست و دوم جولای دوهزار شانزده سیتات بالا از شاعر، مقاله نویس و منتقد آلمانی هنریش هاینه...