
من آواز خواندم ترا رهگذر
تورج پارسی
من آواز خواندم ترا رهگذر
من آواز خواندم ترا
اگر چه زمانه سرد بود و پلشت
اما من از حنجره ی سکوت آواز خواندم ترا
و بشارت آب و آینه دادم
از رویش سبزینه های دل گرم ، قصه ها گفتم
و حتا یادم هست در بن بست همه ی واژه ها گفتم
که دیر یا زود آفتاب خواهد زد
و پرستوها با آرایشی تر و تازه به لانه باز خواهند گشت
اما تو پشت عدد های خسته و بی حوصله گرفتار جنگ ایران و توران بودی
بی آنکه بخوانی یا بدانی که
اروسان خرد باورشاهنامه همه انیرانی بودند .
من آواز خواندم ترا رهگذر
من آواز خواندم
پاناما سیتی ، پاناما ، هشتم اپریل دوهزار و دوازده
فرودگاه پاناما روز ۲۸ مارس ۲۰۱۲
نخل ساقه سرخ پاناما

کسی را دیدم که چشمانش
تورج پارسی
کسی را دیدم که چشمانش
همه ی دیوان حافظ را از برداشت
به تماشا نشستم .
می و میخانه ی حافظ و.......
بیستم مارس ۲۰۱۲ ویرجینیا

پایان جهان
تورج پارسی
پس از شنیدن آن همه " شور و دشتی "
خواستم شعری بسرایم
دیدم پیاده ی شترنجم
از کمی فرصت و غربت این همه واژه
راه افتادم شاید به پایان جهان برسم
دریغا که پایان جهان در کمی فرصت و غربت همین واژه ها بود .
۲۳ مارس ۲۰۱۲ ویرجینیا

یاد آبی
تورج پارسی
نامت را آبى مى نویسم
نامم را آبى بنویس
تا یاد آبى مان
از گسترده ى سیاهى ها بکاهد .
پاریس فوریه ۲۰۰۹

شادمانه و خشنود . دست افشان و پایکوبان و سرودخوانان به مردم سرزمین در بندم شادباش می گویم نخستین جایزه اسکار را اصغر فرهادی به ایران زمین آورد
او از تمدن ایران زمین گفت و بر سکوی افتخار تاکید کرد که مردم ما از خشونت بیزارند
او جایزه اش را به یکایک مردم ایران پیشکش کرد
این روزپرافتخار را این شب پر افتخار را به گفته ی رند شیراز "به حساب عمر " خود و تمدن ایران زمین بگذاریم

از یکایک گروه اصغر فرهادی در این فیلم سپاسگزاری کرده و در برابر شان سر خم نمود وبه احترام می ایستم
تورج پارسی استاد سابق دانشگاه

