به دوست و همشهری گرامیم شاهرخ گلستان
کنار دلداری
تورج پارسی
دلا خوش است نشینی کنار دلداری
لبت به جام لب آتشین دلداری
نوای ساز و آوای مخملین بنان
به زیر مخمل ماه پر ❊ کنار دلداری
به قلب پاک نیایش ببر گلستان را
ثنا به خانه ی گل ها کنار دلداری
نسیم چو برقص آید و ثناگویی
تو نیز دست بیفشآن کنار دلداری
"می مغانه " چو نوشی روی به سیل و سفر
ز هفت شهر گذر کن کنار دلداری
حدیث عهد محبت شنو ز پیر مغان
رسی به گنج سعادت کنار دلداری
بنوش و فراموش کن دعای سحر ❊
که رحمتش همه جمع است کنار دلداری
****************************
ماه پر = بدر ، شب چهارده
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم -حافظ
اپسالا -
۱۹۸۹
آن سیه چشم و سیه مو
تورج پارسی
تو دو تا چکامه داری ،
که نیامده به جنگی ،
نتوان شباهتش داد ،
به گفته های حافظ ،
نه به گفته های سعدی .
تو دوتا چکامه داری ،
که گهش غزل بخوانند ،
و گهش حماسه دانند ،
من سرگشته و حیران ندانم ،
تو دوتا چکامه داری یا دوتا میکده داری ؟
تو دوتا میکده دارى که ز گنج خانه ی عشق "می ارغوان " فروشند .
بیست و سوم اکتبر ۱۹۹۵ ........

عقلم از خانه برون کن و برقص
رقص نیایش است ، فارغ شدن از خود تا اوج پرواز . رقص زمزه ای است باخود، گریستن است ، خندیدن است ، رقص فریاد سکوتست . رقص خود بودنست
همیشه برقص
تورج پارسی
عقلم از خانه برون کن و برقص
خاک عالم بر سرم کن و برقص
فکر بدنامی مکن ، از خود خرابم کن خراب
لخت در کویم بگردان و برقص
از تن و از چشم و از لب های خود
تشنه تر از تشنه ام کن و برقص
تا برقصی آسمان هم وارهد از خویشتن
بند از من نیز بگشا و برقص
"
کامم از تلخی اگر چون زهر "هست
زهر در جام میم ریز و برقص
در حریم عشق می سوزم چو شمع
آتشی بر خرمنم زن و برقص
عابدم برلحظه های رقص تو
کولی سر گشته ام کن و برقص
تو پریایی ، دل آرایی، بتى ، افسانه ای
بفریبم ، بفریبم همچو کودک و برقص



پشت کدامین واژه جا مانده ای ؟
تورج پارسی
پشت کدامین واژه جا مانده ای ؟
آنگاه که رفتی همه ی دریاها را گشتم
شن ها ی هزاران قاره را بوییدم
جا پایی از تو ندیدم
و مرا نیز بال پروازی نبود که هزاران آسمان را بگردم
پشت کدامین واژه جا مانده ای ؟ پشت کدامین واژه ......
تورج پارسی
هیژده اکتبر ۲۰۱۱

از نگاه تا دیدار
تورج پارسی
از نگاه تا دیدار
هنگامه ای شد مرد را ،
آنچنان جاری ،
که رود را چنین موهبتی نبود
ناگهان از کدام سو رفتی ،
که باد ناله ی مرد را ،
همچنان تکرار می کند .
ازکدام سو رفتی ؟
از کدام سو ؟
بیست و سوم دسامبرنودو هفت