-
بابایی هیچی بلد نیست !
سهشنبه 10 آذرماه سال 1394 02:50
بابایی هیچی بلد نیست ! تورج پارسی سه شنبه نخستین روز از ماه نوامبر دوهزار پانزده سپتامبر که امریکا بودم یک روز با ناهید خواهرم و یاس نوه پنج ساله ام رفتیم فروشگاه کاسکو ، در ماه سپتامبر در این فروشگاه کاج تزیین شده کریسمس را گذاشته بودند !! و یک جورایی هم غوغای کرہسمس و سال نو را برپاکرده که مردم تشویق به خرید بشوند...
-
چشم پای تو می شوم تابیایی !
دوشنبه 9 آذرماه سال 1394 22:45
چشم پای تو می شوم تابیایی ! تورج پارسی بیست و هشتم اپریل دوهزار و یک هر جا که نیستی چشم پای تو می شوم تابیایی . سایه ام به خواب رفته است اما بانفس زمین هم چنان انتظار ت را می کشم . بوی لبخندت از دور و دورترها می رسد هنگامی که بیایی جامم پرست از شعر و شیدایی
-
گفتمش آی کلان بخرد !!! حافظ فروشی نیست !
یکشنبه 8 آذرماه سال 1394 11:50
امروز بامداد ! هوا دل گرفته و منهای یک و تاریک روز یکشنبه بیست و نهم نومبر دوهزار پانزده است ، جناب آقای فرهیخته زنگ زدند که یک بیت شعر از حافظ دارم می فروشم !!! گفتمش آی کلان بخرد !!! حافظ فروشی نیست ! حافظ میراث فرهنگی است !! تک بیت را خواند : سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن !! من برده ام به " باده فروشان "...
-
رخت تن هنرمند فاطمه معتمد آریا با بیت هایی از شاهنامه در جشنواره ی آسیا پاسفیک
یکشنبه 8 آذرماه سال 1394 11:18
رخت تن هنرمند فاطمه معتمد آریا با بیت هایی از شاهنامه در جشنواره ی آسیا پاسفیک ! بیت هایی از داستان جمشید و ضحاک و مارهای روی دوشش چو ضحاک بشنید گفتار اوی نهانی ندانست بازار اوی بدو گفت دادم من این کام تو بلندی گرد زین زین مگر نام تو بفرمود تا دیو چون جفت اوی همی بوسه داد از بر سفت اوی ببوسید شد در جهان ناپدید کس اندر...
-
در کیش تو آدمى زبون نیست !
شنبه 7 آذرماه سال 1394 16:46
در کیش تو آدمى زبون نیست ! تورج پارسی شنبه بیست و هشتم نوامبر امروز با صدای خسته ی کاظم روبه رو شدم ، سال ها بی خبری ، نه از مرده اش و نه از زنده اش !! در زندان طاغوت !!! باهم بودیم , کارگری بود آگاه ، شعورش از برخی یقه سفیدان بیش بود ! بسیار واقع نگر ، بسیار دور نگر ! زنگ زد صدایی لرزان صدایی خسته ، صدایی مرده داشت !...
-
به بهانه روز شکر گزاری !
پنجشنبه 5 آذرماه سال 1394 18:22
به بهانه روز شکر گزاری ! تورج پارسی Thanksgiving Thursday, November 26 دوهزار ده دریک روز آفتابی گرم نوشتم : "دارم راه می روم ، آفتاب کمی گرمم کرده است یک باره چشمم به تکه نانی می افتد ، تکه نانی که باید از دست رهگذری افتاده باشد ، می ایستم اما یک باره می پروازم !! به راستی می پروازم با بال یادها ! تکه نان را بر...
-
برای خواهرم ناهید که امروز زادروزش است
سهشنبه 3 آذرماه سال 1394 08:16
برای خواهرم ناهید که امروز زادروزش است و برای همه ی آنانی که در این روز به جهان لبخند زدند! بیست چهارم نوامبر دوهزار پانزده تورج پارسی هردوت می نویسد ایرانیان زادروز خودرا با جشن های شکوهمند برگزار می کنند و .....نوشته ی هردوت کهن ترین سند درباره ی زادروزست ! پس وجود آدمی که بخشی از هستی است ارزشمندست همچون دیگر بخش...
-
چند روز پیش بلانسبت........!
دوشنبه 2 آذرماه سال 1394 00:09
چند روز پیش بلانسبت........! بیست و سوم نوامبر دوهزار پانزده تورج پارسی چند روز پیش که هوا هم آفتابی بود ، آدمکی به من زنگ زد ، این آدمک یک بند دروغ می بافید ! ! شاید بتوان دروغ گویی ایشان رایک پنهان کاری روانی دانست ! البته باید بگویم به لطف خدا ! آدمک ساده ای نیست بلکه زرنگ به معنای !!! ایرانی آن است !!! این تیپ از...
-
کوروس سرهنگ زاده در گاه بدرود با یار دیرینش
شنبه 30 آبانماه سال 1394 08:52
در روزگار تلخ ، در روزگار تلخ تر از زهر ، در روزگار سرد این همه اتفاقات ، ایستاده ام به مرور خود ، به مرور آن همه یادمان ها ! و باز در زیر این همه شب در خود زمزمه می کنم : من از آنکه رسوا کند نام عاشق نترسم ! ....... صدای کوروس در گوشم می پیچد در چشمان بادامی خیره می شوم که دریایی است !! آن روزها ، آن روزها ...........
-
استاد معینی کرمانشاهی هم رفت !
سهشنبه 26 آبانماه سال 1394 23:19
استاد معینی کرمانشاهی هم رفت ! من مستم و مدهوشم، شبگرد قدح نوشم از طایفهی بیخبرانم ، دیوانهی با نام و نشانم تورج پارسی سه شنبه هفدهم نوامبر دوهزار پانزده تنها هنر مى تواند حالات درونى انسان را بیان کند .ىا به گفته اى » خبر عاشقان را تفسىرکند « . هنربا خط راستى که به سوى عنیت ها مى کشدجهانى بنیان مى نهد در قالب شعر...
-
برگریزان بهاری !
سهشنبه 26 آبانماه سال 1394 08:12
برگریزان بهاری ! تورج پارسی سه شنبه هفدهم نوامبر دوهزار پانزده اگر چتر گسترده ی پر شوکت مهربر فرازت نباشد ، پشت دیوار این همه حیرت و سکوت در می مانی با بوی مرگ واژگان ! وحشت ناکترین برگ ریزان ، برگ ریزان بهاری است ! بوی مرگ ، بوی واژه های سربریده ، بوی گریه زمین و بوی بی بویی ناقوس همیشگی می شود ! در کوچه های جهان...
-
جنایت محکوم است ! جنایت مقدس وجود ندارد !
دوشنبه 25 آبانماه سال 1394 11:50
جنایت محکوم است ! جنایت مقدس وجود ندارد ! تورج پارسی دوشنبه شانزدهم نوامبر دوهزار پانزده روزگار سخت تاریکی است ، روزگاری دلگیر ، روزگاری بد فرجام ! آنروز پنج بامداد بود که بی بی سی را روشن کردم ، روزگاری که تاریک ، جانی و.... می دانستمش بدتر از آن بود که گمان می کردم ! باز سیاهی روشنایی را می بلعید ! باز روزگار خون می...
-
خانه خاموش و نگاهم سرد بود
دوشنبه 25 آبانماه سال 1394 05:10
عکاس مهندس بهنام زارع خانه خاموش و نگاهم سرد بود هر کلامم ناله اش از درد بود ...... تورج پارسی / ژانویه ۱۹۹۸/ ویرجینیا
-
چشم پر نگاه
جمعه 22 آبانماه سال 1394 11:49
نرگس ز شیراز آمده تا بنگرد نگاهت ! تورج پارسی آدینه سیزدهم نوامبر دوهزار پانزده ! هوا ابری و غم زده است ، دیشب زیر صفر بودیم و امروز به اضافه سه است ! در ضمن درکشوِر سوئد اگر روز سیزدهم ماه به آدینه یا جمعه بیفتد آنرا شوم می دانند !!! الان البته چندان گوشی شنوا نیست برای شنیدن شومی یا نا شومی چنین روزی !! و اما ترانه...
-
A picture is worth thousand words.
پنجشنبه 21 آبانماه سال 1394 02:00
A picture is worth thousand words. شکار لحظه ها : به راستی برخی هنگام یک عکس گویاترست از هزار واژه است ! یعنی در یک عکس می توان زاویه دید عکاس را هم ارزیابی کرد ....... با مهر همیشگی پنج شنبه دوازدهم نوامبر دوهزار پانزده تورج پارسی
-
چشمانش کلان و سیاه و شعله پاش بود !
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1394 19:09
چشمانش کلان و سیاه و شعله پاش بود ! تورج پارسی چهار شنبه دوازدهم نوامبر دوهزار پانزده امروزآفتابی است ! سه درجه بالای صفرست ! در این نقطه ی دنیا، آفتاب ارجی بیشتر دارد ، صدرنشین است ، مایان اینجا نشین هرروز می باید این بیت حاافظ را بخوانیم : برآی ای آفتاب صبح امید که در دست شب هجران اسیرم یا از کسرایی در آرش کمانگیر :...
-
من ترکم ، من کُردم ، من عربم ، من بلوچم من فارسم من ایرانیم ! من ایرانم !
سهشنبه 19 آبانماه سال 1394 22:58
من ترکم ، من کُردم ، من عربم ، من بلوچم من فارسم من ایرانیم ! من ایرانم ! نگذاریم دست های پلشت داخلی و خارجی این پیوند و پیوست هزاره ها را از هم بگلسد ! ما در شتاب دانش کنونی جهان مجبوریم آگاه ، هوشیار و دادگر باشیم ! دور شدن از خرد میدان به " بی داد " خواهد داد ! ما در برابر تاریخ مسئول هستیم ! نگذاریم دست...
-
استاد دوستخواه از ره مهر همیشگی
سهشنبه 19 آبانماه سال 1394 07:27
استاد دوستخواه از ره مهر همیشگی تورج پارسی سه شنبه دهم نوامبر دوهزار پانزده بی خوابی یا بد خوابی هم یک جور گرفتاری است ، اکنون ساعت چهار و سی پنج دقیقه بامداد به هنگام اپسالاست ، تاریکی قیرگون سلطنت می کن د ، ابری است با هفت درجه بالای صفر !!! این ماه دست کم باید هفت تا هشت درجه زیر صفر باشد ، به سال های پیش که می...
-
سعدی نیش زدن را در سرشت کژدم یا عقرب می داند
دوشنبه 18 آبانماه سال 1394 11:35
Scorpion نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است !!!! تورج پارسی دوشنبه نهم نوامبر دوهزار پانزده سعدی نیش زدن را در سرشت کژدم یا عقرب می داند، اما دشمن واقعی کژدم انسان نیست بلکه یک گونه سار است ! همین بند پا که از خانواده ی عنکبوت هاست هنگام گزیدن آدم ها تمامی سم خودرا بکار نمی برد چون نیاز آنی به خوراک پیدا...
-
خواندم که " پوری " در بیمارستان بستری شده است ! و امروز خواندم که پرواز کرد و رفت !
شنبه 16 آبانماه سال 1394 19:19
سال بد.......سال باد سال اشک.......سال شک تورج پارسی شنبه هفتم نومبر دوهزار پانزده بی خوابی کلافه ام کرده همین دیشب خواندم که " پوری " در بیمارستان بستری شده است ! و امروز خواندم که پرواز کرد و رفت !!! اما سال بد ، سال باد ، سال اشک ، سال باد هم چنانست که بود ! شیفته سلطانی برادر زاده پوری می نویسد *: آن روز...
-
ز " دانش " به اندر جهان هیچ نیست !
پنجشنبه 14 آبانماه سال 1394 13:14
ز " دانش " به اندر جهان هیچ نیست ! تن مرده و جان نادان یکی است ! تورج پارسی چهارم نوامبر دوهزار پانزده خدا وکیل ما یک دوست و هم شهری داریم که فردوسی هم از وی تعریف ها کرده است !! تازه سنگ تمام میزاره و میگه : ز دانش در بی نیازی مجوی !! ای یعنی دیگه پرچم شیراز خیلی بالوست !! راستشم بخوین همیطوره که فردوسی...
-
دختر بزرگ شهر
یکشنبه 10 آبانماه سال 1394 00:18
معلم شد ، معلمی که غم خود را به هیچ می انگاشت و غم شاگردان دیوانه اش می کرد ! آخرین بار که دیدمش دیگر نبود ش ! پدرش از افسرانی توده ای بود ! از خودکشی یک کودک فقر که پول هدیه مدرسه را نداشت ، به سوی همیشگی او رفتم همو که : هیچ یک از رهگذران در آستانه ی آن همه پاییز او را به یاد نیاورند ! دختر بزرگ شهر ! تورج پارسی...
-
از سجده تا کوروش
شنبه 9 آبانماه سال 1394 00:43
از سجده تا کوروش تورج پارسی آدینه سی ام اکتبر دوهزار پانزده شیوه بت پرستی و بت انگاری یک گونه پراکندگی آدمی است ، ترس انسان دوردست تاریخ ، بت انگاری را رقم زد ، انسان کنونی اگر همان شیوه را انجام بدهد عقب ماندن از کاروان شتابان جهان امروزست ! کوروش هخامنشی یکی از ویژگان تاریخ زندگی بشرست اما بت نیست آنانکه از کوروش بت...
-
مشکل ما در داوری
جمعه 8 آبانماه سال 1394 15:40
مشکل ما در داوری تورج بارسی نوزدهم اکتبر ده هزاربانزده مشکل داوری درباره دیکران این است که خود را معیار قرار می دهیم و به بن بست می خوریم . این مشکل فرهنکی برایند نا دانستکی ، غرض ورزی یا منیت است .
-
شور چشمی !
جمعه 8 آبانماه سال 1394 15:34
شور چشمی ! تورج پارسی از یاد داشت های روزهای ابری بیست و هفتم اکتبر دو هزارپانزده زیبایی نمودی است از هم اهنگی یا نظم ! که تابلو آشکاراو همیشگی آن طبیعت است ! شه کارهای آدمی در هنر نیز در همیین جایگاه است ! برخی هنگام زیبایی برون آدمی نیز آفرین طلب است ! چشمی چمنی یا دریایی یا.... می بینی به ستآیش می ایستی ، اگر...
-
دیروز آفتابی
جمعه 8 آبانماه سال 1394 15:22
دیروز آفتابی تورج پارسی بیست و دوم اکتبر دوهزار پانزده ناهید جان خواهر مهربانم از روی برنامه ریزی امروز به مطب نرفت و کاکا ی بزرگش را به این سو تا آن سو برد ! روزی افتآبی ، روشنایی جاری و آدم ها نیز جاری و کاری ! آفتاب ، موهبتی است ، آب موهبتی است ، آب روشنی و آبادی است ! به یاد سعدی می افتم که گفت : تو قدر آب...
-
خرد افسر شهریآران بود
جمعه 8 آبانماه سال 1394 15:18
خرد افسر شهریآران بود خرد زیور تاجداران بود ! فردوسی تورج پارسی دو شنبه بیست ششم اکتبر دوهزار پانزده در شب روشن نایک بودیم ، تلاش گروهی که خرد چراغ راه شآن است ! اشکار است که هر چه بر روشنآای بیفزاییم از قلمرو تاریکی هاکاسته خواهد شد ! از بهر خود دل شاد شدم ، هم صدایی پیر و جوان چشمگیر بود ! به من هم بابت تریتا...
-
به پاس زادروز مردی که خود " نت " روزگار بود
سهشنبه 31 شهریورماه سال 1394 18:12
به پاس زادروز مردی که خود " نت " روزگار بود
-
فردا زنگ آغاز سال آموزشی به صدا در می آید !
سهشنبه 31 شهریورماه سال 1394 16:13
فردا زنگ آغاز سال آموزشی به صدا در می آید ! تورج پارسی نخستین روز از ماه مهر سه شنبه بیست و دوم سپتامبر دوهزار پانزده چند ملیون دانش آموز روانه آموزشگاه ها می شوند و چندین و چند نیز به علت فقر یا دگر دینی ........ به مدرسه نمی روند ؟ پرسش این است ! ما در کار آموزشی به نسبت سالها تدریس آنقدرصلاحیت داریم که به خود این...
-
آه همه ی چشمان شدم
دوشنبه 30 شهریورماه سال 1394 16:17
آه همه ی چشمان شدم تا در اوج نگاهی بی تلواسه ترا بنگرم که می خرامی همه ی فصول را