دهم بهمن جشن سده
تورج پارسی
سی ام ژانویه دوهزار شانزده
دیشب به منابت جشن سده " مکتب عسق / استکهلم/ مراسمی برگزار کرد ! به اتفاق دوست گرامی آقای بهرام آذرنگ باقطار به آن سو رفتیم ، ایشان از نظر وقت شناسی همچون کانت است از این جهت خاطرم آسوده است که درست به مقصد خواهیم رسید !
برنامه درست به شیوه شیرین و سنتی خودمان که بر پاشنه ی وقت طلاست دیر تر شروع شد چرا که مردمان آسوده خاطر به هنگام نیامدند اما سرانجام خوبی یافت ، با ترانه ی آتش جشن سده آغاز شد
s://www.youtube.com/watch?v=1lgZxY3ygzA
من هم درباره مسیولیت فرد و جمع در برابر فرهنگ گپ زدم و نگاهی گذرا به استوره ی آتش نزد مردمان جهان انداختم . و با خواندن شعری را که بیست نه سال پیش سروده بودم به پایان رساندم !
در این برنامه دو نو نفر خواننده به نام شهرام وعلی رضا صارمی بسیار خوب خواندند و نوای ویلن و پیانو نیز هم آهنگ بود .
از بانو فائزه مسئول مکتب عشق و یارانش به پاس تلاشی که در ره فرهنگ ایرانی از خود نشان می دهند سپاسگزاری می کنم .
آذری در خانه دارم
تورج پارسى
با تو هر شب در بهشت لحظه ها ، پیمانه دارم
باده از چشمت خورم چون عالمی شکرانه دارم
در نگاه لحظه ها ، روید بسی باغ بهاران
در زمستان زمانه ، آذری در خانه دارم
زیر چشم محتسب ، باده کش کوی مغانم
محتسب داند که من در خانه ام ، میخانه دارم
غم اگر بر در زند ، گویم برو دیگر نیاید
چونکه سیمرغی ورای قاف این کاشانه دارم
ساغر هستی شده پر از شراب تاک چشمت
من ز استغنای خود بس حیرتی مستانه دارم
مهرگانی بزم جمشیدی به نوروز نیایی
در شب یلدای عشقت خلعتی شاهانه دارم
شعر حافظ در نگاهت ، در تبسم شعر سعدی
نیکی کردار زرتشت آذری در خانه دارم
فوریه هشتاد و شش .
آذر = آتش