تا آواز پرنده راهی نیست


تا آواز پرنده راهی نیست
تورج پارسى

تا آواز پرنده راهی نیست ،
می آیم با گلی به رنگ عشق وکودکی تو ،
با برگ هایى پر از بیدارى و شوق ،
تا بودنت را ،
در نور ،
در شور ،
در برگ برگ شناسنامه ى گل روزا
در دست های آبی زمان جشن بگیرم .

یادت می آید پیر مرد را ،
که رخت هایش از جنس فلسفه و شعر بود،
وهمیشه ی خدا می خواند،
"انسان پایانی ندارد"
یادت می آید،
آرام می خواند همچون لالایى ،
انسان پایانی ندارد ....

تا آواز پرنده راهی نیست،
می آیم با گلی به رنگ عشق وکودکی تو ،.
و کلام آبی پیر مرد که همیشه می خواند .
انسان پایانی ندارد
یادت می آید ؟

اکتبر ۹۷ اپسالا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد