چشمان شبانه

"عشق غروب نمی کند"

ازیک ترانی روسی

 

چشمان شبانه

 

 تورج پارسی

 

توی اون چشای شب رنگ قشنگت

که پر از راز و نیازه ،

دل یک  تنهای تنها  ،

خونه کرده ،

لونه کرده .

تن تو مثل بهاره ،

می تونه اچشم من بارون بباره ،

کاشکی می شد که ببینی ،

توی هر قطره ی بارون ،

چه غمی لونه کرده ،

خونه کرده .

تو اگه نیای تو کوچه ،

همه جا را شب می گیره ،

کاشکی می شد که می دیدی تو دل من ،

چه شبی لونه کرده ،

        خونه کرده .

تو به مثل کولیایی که نگات مست مسته ،

همه میگن که فلونی در میخونه شکسته ،

کاشکی می شد که می دیدی ،

    دل من چه جور شکسته .

تو میری سرما میاد جات و می گیره ،

گل باغ قصه ها پرپر میشن ،

همه جا را غم می گیره ،

کاشکی می شد که ببینی توی شاهراه زمونه ،

وه چه مرگی خونه کرده ،

    لونه کرده .

توی اون چشای شب رنگ قشنگت ،

که پر از راز و نیازه ،

دل یک  تنهای تنها  ،

خونه کرده ،

    لونه کرده                                                              

بیست و پنج نوامبر هشتاد و هشت

· · Share · Delete

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد