می‌خواهم از قلبم بیرون بپرم

می‌خواهم از قلبم بیرون بپرم

I would like to step out of my heart

می‌خواهم از قلبم بیرون بپرم..راینر ماریا ریلکه

تورج پارسی

راینر ماریا ریلکه را در ایران خوب می شناسند شاعر آلمانی زبانی که متولدپراگ بود و نخستین بار در سال ۱۹۴۱ یعنی  هفتاد سال پیش ، پرویز ناتل خانلری کتاب  "نامه هایی به شاعری جوان" را از این شاعر به پارسی برگرداند . چرا به سوی ریلکه و بیت زیبایش از شعری به نام اندوه و زاری رفتم  :

 

دیروز بزرگمهر غیبی فرزانه ی همیشگی ای میلی پر از پرندگان فرستاد بود  ، آرزو کردم هزاران چشم  می شدم برای دیدن این همه رنگ و این همه زیبایی ! به راستی طبیعت ، سرای همه ی رنگ هاست ، در خانه ی طبیعت هیچ رنگی برتر نیست بلکه هارمونی آنهاست که زیبایی را می آفریند ،میدان  و پرواز می دهد  !  یک باره به یاد هات ۳۸ یسنه /اوستا افتادم :

اینک زمین را می ستاییم ، زمینی که ما را در بر گرفته است

ای اهورا مزدا !

زنان را می ستاییم ، زنانی را که از آن تو به شمار می آیند و از بهترین اشه برخوردارند می ستاییم !

ای آب های بارور!

شما را به یاری همی خوانیم، شما را که همچون مادرید، شما را که همچون گاو شیرده، پرستار بی نوایانید و از همه ی آشامیدنی ها  بهتر و خوش ترید .

شما نیکان را با رادی بلند بازو ، بدین جا همی خوانیم تا در این تنگنا ما را پاداش دهید و یاری کنید شما ای مادران زنده !

از این سو به فروردین یشت هات ۷۴ رفتم

روان های ستوران پرورده را می ستاییم

روان های جانوران زمینی را می ستاییم

روان های جانواران آبزی را می ستاییم

روان های خزندگان را می ستاییم

روان های پرندگان را می ستاییم

روان های چرندگان را می ستاییم

فروشی های همه ی این جانوران را می ستاییم .... اوستا کهن ترین سروده ها و متن های ایرانی . گزارش و پژوهش دکتر جلیل دوستخواه ، چاپ چهاردهم

این همه طبیعت را نیایش کردن ، هنوز کم است ! طبیعت را باید نیایش کرد، پرستاری کرد ، چرا که طبیعت مایان و شمایان را نیایش می کند ، پرستاری می کند ، چرا که مادرست ، چرا که  لالایی بگوید !

به گفته ی فرهنگ کوچه , دروغ که شاخ ندارد ، مایان و شمایان به طبیعت دروغ گفتیم ، پیمان شکستیم و راه رفتن که آموختیم شرر به جان طبیعت انداختیم ! یخ های قطب دارند آب می شوند و فاجعه پشت سر فاجعه  دارد هستی را به تباهی می کشاند . خواستارم که توجه تان را به محیط زیست ایران جلب بکنم به این سایت نگاه بکنید ، مطلب را جدی گرفته با حوصله بخوانید تا تباهی محیط زیست ایران را آشکار ببینید :

http://www.mardomsalari.com/template1/News.aspx?NID=101092

زیر نویس ها :

   René Karl Wilhelm Johann Josef Maria Rilke (4 December 1875 –    29 December 1926), better known as Rainer Maria Rilke, was a Bohemian–Austrian poet. He is considered one of the most significant poets in the German language. His haunting images focus on the difficulty of communion with the ineffable in an age of disbelief, solitude, and profound anxiety: themes that tend to position him as a transitional figure between the traditional and the modernist poets.

He wrote in both verse and a highly lyrical prose. Among English-language readers, his best-known work is the Duino Elegies; his two most famous prose works are the Letters to a Young Poet and the semi-autobiographical The Notebooks of Malte Laurids Brigge. He also wrote more than 400 poems in French, dedicated to his homeland of choice, the canton of Valais in Switzerland

    Lament

Everything is far

and long gone by.

I think that the star

glittering above me

has been dead for a million years.

I think there were tears

in the car I heard pass

and something terrible was said.

A clock has stopped striking in the house

across the road...

When did it start?...

I would like to step out of my heart

an go walking beneath the enormous sky.

I would like to pray.

And surely of all the stars that perished

long ago,

one still exists.

I think that I know

which one it is--

which one, at the end of its beam in the sky,

stands like a white city...

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد