کورش شهریار روشنایی ها گفت: بگذارید هر کسى به آیین خود باشد

 
 
کورش شهریار روشنایی ها گفت: بگذارید هر کسى به آیین خود باشد
 
 
از: دکتر تورج پارسی
ایرانشناس و استاد سابق دانشگاه ـ سوئد
بیشی ازمردم ماهمیشه به گذشته ى تاریخ سرزمین خود به چشم احترام و اعتبار نگریسته اند ، به ویژه کارنامه ى باستانى، که در راس آن بزرگترین و راستین ترین اندیشه ى انسان گرا قرار دارد ، همان اندیشه اى که بنیان نخستین سیستم دقیق و واقعى حکومت را در تاریخ سیاسى جهان گذاشت ، بطورى که اندیشمند تاریخ ، «هگل» از آن زیر نام " نخستین حکومت تاریخ ساز " یاد مى کند و تاریخ نگارى همچون »توین بى» از آن به نام " نخستین کشورى که آزادى دین و عقیده را برنامه ى کار خود قرارداد" نام مى برد. چنین است که  به جرات مى توان از روى خرد و اندیشه ، تاریخ را گواهى کرد که : کوروش بزرگ ، نخستین حکومت سکولار جهان را برپاساخت و کرامت انسان را بدون درنظر گرفتن نژاد، رنگ ، دین و جنسیت ارج گذاشت و به کردار در آورد .
به همین اعتبار امروز پدر و مادرایرانى یا غیر ایرانى که  نام فرزند خود را خردمندانه " کوروش "  شهریار روشنایى ها ، مى نهند در واقع گواه بر جاودانگى مردى است که گفت :
 
بگذارید هر کسى به آیین خود باشد ،
زنان را گرامى بدارید،
فرودستان را دریابید ،
و هر کسى به تکلم قبیله ى خود سخن بگوید ،
آدمى تنها در مقام خویش به منزلت مى رسد .
گسستن زنجیرها آرزوى من است،
رهایی بردگان و عزت بزرگان آرزوى من است ،
این فرمان من است ،
این واژه ، این وصیت من است،
او که آدمى را از ماواى خویش براند،
خود نیز از خواب خوش رانده خواهد شد.....
 
Let everyone be with its religion!
respect women ,
help inferios ,
and let everyone speak in its native language .
Breaking the chains is my desire
slaves' freedom and dignitaris' honor is my desire
I respect the grandeur of the night
and the reverence of the sun
mey it your nights cheerful
mey it your days keep secrets of freedom
this is my command
this is my word ،this is my will
one who sends mankind out of its home
will be sent out of a nice dream itself....... (۱)
برگزارى آیین نوروزى و گرامیداشت «روز کوروش بزرگ» در پاسارگاد توسط مردم، و فریاد " ما فرزندان کوروشیم " در راهپیمایی هاى پرشور جوانان در رویداد هاى اخیر گواه بر پیوند مردم با " شهریار روشنایی ها دارد.
اما حکومت اسلامى و مزدورانش : برآیند حکومت تک یاخته اى که مهر ولایت فقیه بر پیشانى سیاه خود دارد و شمشیر تیز و خونین قوانین تغییر ناپذیر حکومت مذهبی را در دست دارد و انسان را به خودى و غیر خودى بخش کرده ، البته همخوانى و همراهى با اندیشه ى کوروش که کرامت انسانى را معتبر شناخت و آن را نشان داد هیج همخوانى ندارد بلکه ضد آنست .
خمینى  که خود از متن خشونتی سخت به بیرون قد کشیده است، پایه گذار حکومتی شد درست در جهت مخالف و عکس کوروش بزرگ، یعنی حکومتی که زن را کنیز مرد مى داند و جامعه ى بشرى را به کافر و مومن تقسیم مى کند . او به ویرانى ایران وجهان کمر بست و آن اصولى که کرامت انسانى را معتبر مى دانست از دم تیغ گذراند . یک هفته اى از آمدنش نگذشته بود که درفیضیه قم آشکارا و محکم گفت : حقوق بشر دست آورد استکبار جهانى است و کسانى که ازحقوق بشردم مى زنند مزدوران استعمارند "
کارنامه ى ننگین رهبران حکومت اسلامی در این سى سال جنایت ، تجاوز به کودک به جوان و به پیر،  دزدى ، رواج فحشا ، قاچاق ، زنده به گور کردن دگر اندیشان ، نابودى میراث فرهنگى و محیط زیست بوده است . نا گفته پیداست که این حکومت نه با حقوق بشر امروز پیوستگى دارد و نه با اندیشه کورش. در این حکومت آنچه که ارزش ندارد انسان و حقوق اوست.
هنوز، هنوز هم  صداى ملایم و آرام همیشگى جوانان سبز ایران در گوشم طنین اندازست :
"ما فرزندان کوروشیم " به راستى ما فرزندان کوروشیم ، او که گفت و به کردار درآورد باورش را :
 بگذارید هر کسى به آیین خود باشد ،
Let everyone be with its religion!
۱ - منم کوروش شهریار روشنایى ها ، سید على صالحى ، چاپ دوم ، ۱۳۸۴چاپ فاروس
 
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد
www.savepasargad.com
 
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد