روزی که روح انگز بود و قمر و دیگر کس نبود

روح انگیز۱۳۶۳  - ۱۲۸۳۰ 

روزی که روح انگز بود و قمر و دیگر کس نبود

تورج پارسی

بتول عباسی در سال ۱۲۸۳ خورشیدی در شهر دل پرور شیراز زاده شد بنا به گفته ی خودش از سن هفت سالگی می خوانده یعنی به داشتن صدا پی برده و بی گمان آهنگ های محلی شیراز را می خوانده است . بتول با آشنایی خانواده اش با حسین سنجری - پدر حشمت سنجری - که از شاگردان کلنل وزیری بود به مدرسه موسیقی ره پیداکرده و زیر آموزش سنجری و کلنل قرار گرفت .

بتول در نهایت پاک سخنی از کلنل یاد می کند : نام روح انگیز را کلنل برایم برگزید . من هر چه دارم از او دارم ، هفت سال مدرسه موسیقی بودم ، بعد به مدرسه دیگری که پرویز ایرانپور در چهاراه حسن آباد برپاکرد رفتم"

خواننده نو پا می باید ره پرفراز نشیب موسیقیایی را بدون غرور و خود فریبی بیاغازد و درس استاد را با دقت تمرین بکند ، چنانچه وزیری درس های نخستین در باره ی چگونگی تنفس ، فشار نیاوردن به حنجره ، و آرامش و راحتی اندام های آوایی به هنگام آواز به روح انگیز آموخت و از سویی خوش خوانی آواز ، ردیف ، گوشه ها و تحریرها به شاگرد خود یاد داد . بیشترین آهنگ های کلنل وزیر را روح آنگیز خوانده است . حدود و دامنه صدای روح انگیز را تقریبا همسوی قمر می دانند ، صدایی شفاف و رسا .     ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍روح انگیز ازنخستین خوانندگانی است که برای کودکان قطعاتی خوانده است  همچون لالایی ، گنجشک ، تاتایی ، مادر که همه را کلنل ساخته است . او در سن هشتاد سالگی درگذشت . یک سال از قمر کوچکتر بود .

آشنایی من با قمر و روح انگیز  با گرامافون یا صندوق آواز بود ، زندگی هر دو خواننده نامدار ایران پایان خوشی نداشت در فقر سپری شد . یکی از شب ها  در تهران گذرم به کافه ای افتاد که روح انگیز می خواند اما افسوس خوردم بر خواننده ی بزرگی که تاج اصفهانی خواننده نامور گفته است  : اگر در مجلسی روح انگیز نشسته بود به هنگام خواندن خیلی دقت می کردم ....... باید در اثر نداری در کافه برای مستان آخر شب بخواند ! خواننده خاک ایران و ای وطن گرفتار مستان آخر شب کافه

 

ترانه آتش جاودانی که شعر پژمان بختیاری است و از ساخته های نی داود در شور و دشتی است پس از قمر روح انگیز هم آنرا خواند ه است .

 

در سرگذشت قمر نوشتم " سعدی چنین باورمندست که : هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده ،  اگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است و هرجا که رود قدر بیند و در صدر نشیندو بی هنر لقمه چیند و سختی بیند "ولی برخلاف اندیشه نیک و خردمندانه سعدی ، هنر برای قمرو روح انگیز دولت پاینده نبود ، چرا که نزد دولت و ملتی که شعارشان : هنر نزد ایرانیان است و بس !!! در کردار در حد همان شعار باقی می ماند و بس

.....

به دو یوتوب قهر دلبر و ترک قشقایی با صدای روح انگیز توجه بفرمایید

http://www.iransong.com/gal/img/340-2931.htm

از کتاب های چشم انداز موسیقی ایرانی دکتر سپنتا

تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایرانی دکتر سپنتا سود جسته ام

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد