نمونه ای از ادبیات غیر مکتوب افغانستان و ترانک های بی نام و نشان

‎....
در سفر رنجی به خود مده
من دختر افغانم
به نام تو خواهم نشست

لَندی
*******
لندی ؛ نمونه ای از ادبیات غیر مکتوب افغانستان و ترانک های بی نام و نشانی است که سرایندگان آن بیشتر زنانی هستند که گمنام مانده اند. لندی هاکه بسیار معصومانه و در اوج لطافت سروده شده اند، محصول هراس ها و جنگ ها و عاشقی ها هستند..اصل شعر لندی به زبان پشتو ست، و ترجمه ی آنها به زبان های فرانسوی و انگلیسی و اسپانیایی با استقبال فراوانی روبرو بوده است . دریغمان می آید که چند لندی را با هم زمزمه نکنیم و خاموشانه از کنارشان بگذریم. پس اینک

دختر افغان
-------
در سفر رنجی به خود مده
من دختر افغانم
به نام تو خواهم نشست ...


غم های بزرگ
-------
دل به چشمان درشتت دادم ،
در گیر غم های بزرگ شدم
خیر باد


عصر زمستان
-------
بیا با هم بنشینیم ،
دنیا عصر زمستان است
زود می گذرد ...


ای ماه
-----
ای ماه ! سلام بر تو
و بر شب ها یی که
جانان من بر تو نگریسته است !


کوتاه مکن
----------
گیسوانم را کوتاه مکن مادر
بگذار آنها را بر شانه بیافشانم.
درخت هرس شده ؛
جای لانه کردن پرندگان نغمه خوان نیست.


چارقد دخترها ...
------------
هر برگ بوته ی کنار چشمه،
داروی همه دردهاست.
چون گوشه چارقد دخترها
آنها را نوازش می کند
وقتی دلو خود را پر می کنند

http://www.peikekhabari.com/Piraieh-sher7.htm
به نقل از: شعر فولکلور افغانستان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد