در کنار داریوش نوه پنج ساله ام

روزی داشتم کتاب می خواندم ، آفتاب بی دریغ بر ویرجینیا می تابید داریوش آمد نزدم و این لیوان دو جداره را نشان داد و گفت بابایی این دو جدار را از هم جدا بکن می خوام این نقاشی راکه کشیدم بزارم داخلش که زیبا بشه" البته فارسی رابا تلفظ امریکایی  گپ می زند / پرسیدم چطوری بابا جانم گفت خودم راه حل دارم ! از بکارگرفتن واژه " راه حل

"

بسیار شگفت زده شدم ، با زحمت جدارها را جدا کردم ،نقاشی را گذاشت میان دو لایه و لیوان را تبدیل  کرد  به یک کار بسیار زیبا

 

با مهر همَیشگی   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد