نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورائی
مدتی روی نامه های هدایت کار کردم ، شوربختانه در چیاکشی کذایی نوشته ها را از دست دادم ، باشد با فرصتی بیشتر بتوانم این مهم را سامان ببخشم . امروز در سایت ارجمندم مسعود لقمان بودم ، مسعود دو تا از نامه های هدایت را در سایتش آورده بود ، دریغا از زمان زندگی نا زندگی هدایت تا کنون و بلکی هم فرداهای دگر در سرزمین ما " وقاحت و مادرقحبگی " ادامه دارد و زندگی هم چنان توپ دست " جنده ها و مادر قحبه ها " ی نرینه و مادینه و پااندزان و دگوری های به اصطلاح سیاسی و مذهبی است ! دروغ آیین مردم سرزمین کوروش و داریوش و اینورتر فرزندان امام زمانی است آن چانچه ........بگذریم بوی خلا از بهشت به جهنم می رسد !!!!!!!!!!!.." اینهم مثل باقی دیگرش " با سپاس از مسعود خردور لقمان . تورج پارسی
*****
ازنامههای صادق هدایت به حسن شهید نورائی
وقاحت و مادرقحبگی در این ملک تا کجا میرود! چه سرزمین لعنتی پست گندیدهای و چه موجودات پست جهنمی بدجنسی دارد! حس میکنم تمام زندگیام را توپ بازی در دست جندهها و مادرقحبهها بودهام. دیگر نه تنها هیچگونه حس همدردی برای این موجودات ندارم بلکه حس میکنم که با آنها کوچکترین سنخیت و جنسیت هم نمیتوانم داشته باشم.
در این محیط بوگندوی بیشرم باید پیه همه چیز را به تن مالید. از طرف دیگر حق کاملاً به جانب آنهاست هرچه بگویند و بکنند کم است. وقتی که آدم میان رجالهها و مادرقحبهها افتاد و با آنها هماهنگی در دزدی و سالوسی و تقلب و چاپلوسی و بیشرمی نداشت گناهکار است تا چشمش هم کور بشود!
از نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورائی به تاریخ 18 مهر 1326
******-
اگر حوصله داشتم و رغبت میکردم که مزخرفی بنویسم آنوقت بهشان حالی میکردم و نسلشان را حسابی به گُه میکشیدم. عجالتاً که دست دزدها و مادرقحبهها خوب مسخره شدهایم. اینهم مثل باقی دیگرش! (2 بهمن 1325)
******
از هفته گذشته که مجله اطلاعات هفتگی از من قدردانی کرده تنفرم از موجودات اینجا هزاران برابر بیشتر شده این شرح حال عجیب که برایم به کلی تازگی داشت به قلم ابولحسن احتشامی بود.این اسم ..