" آواز بانو "

" آواز بانو "

 

تورج پارسی

 

به راستی " آواز بانو

"

واژه چه گناهی کرده است

که نباید با خیال راحت از کوچه بگذرد

چرا با جاروب به جانش می افتی

یا در هاون آنرا می کوبی

 واژه ها از تبار باران و آفتابند

باورنداری از کشت زاران بپرس .

بگذار واژه ها

بن بست ها  را بگشایند

تا جهان عبوس نباشد

و بر در هر خانه  گل سرخی به رنگ لب هایت

آوویزان شود " آواز بانو

"

چهاردهم مه دوهزار ده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد