با درد همراه درد های هم میهنانم هستم !

با درد همراه درد های هم میهنانم  هستم  !
باردیگر زمین فغان کرد و مردمی در خون غلتیدند  و خانه ها  درهم کوبیده شدند ! مردم  از همه سو گرفتارند ! چرا این  سرزمین این اندازه در برابر زلزله و.... ایمن نیست ؟ چرا ؟

صدای غمونه را می شنوم که می خواند و می گرید ، فایز ، فایز را !
جهان رفت و جوانی و چمن رفت
گل نسرین و سرو یاسمن رفت
پس از من دوستان گویند : افسوس
که آخر فایز شیرین سخن رفت !

با درد همراه درد هم میهنانم  هستم . با مهر همیشگی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد