سابقه ی تاریخی دریای پارس

سابقه ی تاریخی دریای پارس

به مناست دهم اردی بهشت روز دریای پارس

دکترتورج پارسی

استرابو  strabo   ( ٢٤ ad - ٦٣ Bc   )    تاریخ دانی که به پدر جغرافیا نامورست از چهار دریای دنیای قدیم نام می برد :
۱ - دریای روم که امروز دریای مدیترانه نامیده می شود
۲ _ دریای پارس یا سینوس پرسیکوس Sinus persicus
۳ - خلیج عربی که امروز دریای سرخ نامیده می شود
۴ - دریای مازندران
دریای پارس یا سینوس پرسیکوس  میان ایران و شبه جزیره ی عربستان واقع شده و با دریای عمان از راه تنگه هرمز پیوند پیدا می کند . بر شمالی آن یعنی از دهانه ی اروند رود تا تنگه هرمز کرانه ی ایران زمین است و در اندک مساحتی از گوشه شمال غربی آن کشورهای ایراک ( عراق ) و کویت جا گرفته اند .
در روزگار شاهنشاهی هخامنشی این دریا را پارسا درایا  
  Parsa deraya
 می گفتند که با آنچه امروزه ایرانیان کرانه نشین این دریا از بوشهر تا بندر عباس در گویش خود به کار می برند نزدیک است دریه ی پارس
 Deryayay pars
از آغاز سده ی بیستم میلادی در نوشتارهای جغرافیایی واژه "خلیج " به جای واژه ی "دریا " به کار گرفته شد و در عوض کمتر از نام درست آن که دریای پارس است و تاریخی چند هزار ساله پشت سر دارد سود جستند . چه خوبست ما نیز همچون کرانه نشینان آنرا " دریای پارس " بخوانیم و از واژه ی خلیج بپرهیز یم
ساز ناکوک الخلیج العربی !
در سال ۱۹۳۰ یعنی نه سال پیش از جنگ دوم جهانی بر مبنای سیاست استعماری دولت انگلیس  
 Sir charles Belgrave
     نام بی مسما و بی سند خلیج عربی را به کار برد . او که نماینده ی سیاسی بریتانیا و از سال ۱۹۲۰ تا ده ۱۹۵۰ مشاور امیر بحرین بود طرح تغیر نام همیشه پارس را   ریخت و به وزارت امور خارجه دولت متبوعه خویش پیشنهاد داد و پیش از آنکه پاسخی دریافت کند برخی ادارات دولتی را تشویق نمود تا از نام جعلی خلیج عربی استفاده کنند ، اما دولت بریتانیا به علت درگیرهایی که با رضا شاه و جنگ دوم جهانی پیدا کرد ، این پیشنهاد را بایگانی کرد اما البته از چشم دور نگه نداشت بلکه شیوه دیگری را در پیش گرفت به این عبارت که از ده ۱۹۵۰ کوشید عرب ها را از گوشه و کنار تشویق کند که به بحرین کوچ کنند تا بومیان ایرانی در اقلیت قرار دهد . این کار نیز توسط چارلز بلگریو انجام یافت بطوری که تا پایان ده ۱۹۶۰ بر جمعیت عرب مهاجر افزوده شد و گروه اکثریت   جامعه رارا تشکیل دادند و در واقع گامی دیگر در در ره ایران زدایی از دریای پارس توفیق . نقشه شوم نماینده سیاسی انگلیس آتش زیر خاکستری بود که نیاز به فرصت تازه داشت ، این فرصت هم در سال ۱۹۵۸ در ایراک - عراق - به وجود آمد .
ایراک یا ( عراق ) همسایه ی غربی ما
چگونه کشوری به این نام شکل گرفت ؟
پس از شکست دولت عثمانی در جنگ دوم جهانی اول ، فاتحان جنگ یعنی انگلیس و فرانسه برای حفظ منافع خود در سرزمین های شکست خورده دست به تشکیل کشورهایی کوچک چون سوریه ، ایراک ، لبنان و اردن زدند و در کشورهای تازه تاسیس دولت های سرسپرده خود را بر سر کار آوردند .
در این زمان نقش موثر ادوارد لارنس
 Edward Thomas Lawrence                                                        
 نامور به لارنس عربستان (  ۱۹۳۵  - ۱۸۸۸ م ) باستانشناس ، افسر ، سیاستمدار و نویسنده ی انگلیسی یا به گفته ای جاسوس انگلیس که پس تر دارای عنوان  Sir  هم شد برجسته است . لارنس ، فیصل پسر حسین شریف مکه را که از سرسپرده گان دولت  بریتانیا بود و در جنگ انگلیس بر علیه عثمانی شرکت بی چون و چرا داشته به کنفرانس صلح پاریس (۲۹ ژانویه ۱۹۱۹ ) فرستاد ، پس از این کنفرانس فیصل به عنوان پادشاه سوریه تعین شد ، اما چون سوریه تحت قیمومت فرانسه قرار گرفت ، فرانسویان فیصل را نپذیرفتند ، لارنس دوباره به برپایی کنفرانسی در قاهره دست می یازد که در آن سر چرچیل ، سرپرسی کاکس ، گرترودیل و جان فیلیپی شرکت داشتند . در این کنفرانس فیصل با پذیرش همه ی شرایط بریتانیا به عنوان دست نشانده انگلیس به پادشاهی کشور نو بنیاد ایراک تعین یا منصوب شد ( اگوست ۱۹۲۱) در مدت ۳۷ سال سرسپردگی - پادشاهی فیصل یعنی از اگوست ۱۹۲۱ تا کودتای جمهوری خواهان جولای ۱۹۵۸ به رهبری سرهنگ قاسم که فیصل دستگیر و کشته شد ۵۸ هیات دولت در کشور ایراک تشکیل شد که از آن میان نوری سعید ( ۱۸۸۸-۱۹۵۸ م )۱۴ بار به نخست وزیری رسید ، فیصل و هیات دولت او سرسپرده سیاست استعماری انگلیس در منطقه بودند .
پیدا شدن سرهنگ قاسم در تصویر سیاسی ایراک
سرهنگی به نام عبدالکریم ابن قاسم مقصود ( ۱۹۶۳-۱۹۱۴ م )   که درس خوانده ی مدرسه های نظامی بغداد و انگلستان بود و در ۱۹۴۸ در جنگ بر علیه اسراییل و در سال ۱۹۵۶ در دوران بحران کانال سوئز شرکت کرده بود در جولای ۱۹۵۸ کودتا کرد و رژیم سلطنتی ایراک را بر انداخت و با سمت نخست وزیر و فرمانده ی کل قوا و ریاست جمهور کار خود را آغاز کرد . این سرهنگ چهل و چهار ساله از همان آغازبه دست آوردن قدرت سیاسی - نظامی ادعای رهبری جهان به اصطلاح عرب را داشت ، اما رقیب او در این میان سرهنگ چهل و دو ساله ی مصری جمال عبدالناصر (۱۹۷۰ - ۱۹۱۶۹ م ) بود که دشمنی با اسراییل نامش را بر سر زبان انداخته بود و چشمان به اصطلاح جهان عرب به او دوخته شده بود . قاسم برای اینکه میدان را از دست رقیب مصری بیرون بیاورد به پیشنهاد بایگانی شده ی
 Sir Chales Belgrave
خون تازه ای بخشید و آنرا دوباره به جریان انداخت ، به این عبارت که نام دریای پارس را الخلیج العربی و و خوزستان را نیز عربستان اعلام کرد . اما شگرد آقای قاسم نزد عرب ها نگرفت به طوریکه حتا کویت قرارداد استقلال خود را با انگلیس نیز در سال ۱۹۶۱ همراه با نام الخلیج الفارس امضا کرد . اما سرانجام تلاش و تبلیغات ناصر یسیم و بعث عراق و سوریه بی ثمر نماند و در دهه ی ۶۰ تا ۷۰ در جهت پیشبرد پان عربیسم که در واقع یک رودرویی با ایران بود نهادهایی در شیخ نشین ها ی دریای پارس شکل گرفتند . این نهاد ها که اغلب   در دانشگاها و مراکز علمی و پژوهشی فعالیت می کردند زیر پوشش سیمنارها و کنفرانس های پژوهشی ! با بودجه های کلان به شیوه های گوناگون پژوهشگران را وادار می کردند که تا نام غیر تاریخی - حقوقی   الخلیج العربی را به کار گیرند . در این ره پول نفت کشورهای عربی بی دریغ پخش شد درنتیجه بسیاری از مراکز دانشگاهی و پژوهشی به ویژه شرکت هایی که در حوزه ی چاپ تاریخ و جغرافیا کار می کردند نام جعلی خلیج عربی را پراکندند و از خوان دلارهای نفتی بهره ها بردند که در معرکه گیری پان عربیسم B B C
 و تایمز لندن نقش عمده ای را بازی کردند آنچنان که دهه ی شست و هفتاد روزنامه های انگلیس تحت تاثیر رادیو ی فراگیر بی بی سی از نام من درآوردی و مصلحتی خلیج سود جستند شگفت آورست که تمام خلیج های دنیا نام دارند مگر دریای پارس که در تاریخ ، نام و هویت تاریخی دارد . نا گفته نماند که  صدای سازموسسه ی نشنال جیوگرافیک National Geographic
نیز قابل تامل بود اما با تلاش دکتر تریتا پارسی ونایک و گروه از خردوران ایرانی ، نشنال ژوگرافی اشتباه عمد یا غیر عمد خودرا جبران کرد ! !
نگهبانان دریای پارس  persian golf task force.
شوربختانه در برابر پان عربیسم کاری انجام نشد در نتیجه اینان نه تنها نام دریای پارس را به خیال خود با پول نفت تغیر دادند بلکه پدیده های فرهنگ پربار ایران زمین را نخست به نام تمدن اسلامی !!!! و سپس به نام "تمدن عرب " در دنیا پراکندند . شوربختانه این کوتاهی سبب شده است که در انسیکلوپدیا ها ، رادیوها تلویزیون ها ، کتاب های درسی مدرسه و دانشگاه های غرب آنچه ایرانی و فرایند فرهنگ ایرانی است به نام عرب گفته و نوشته شود و با عبارت "غرب مدیون تمدن عرب است "  مهر تایید و تکریم پای آن گذاشته شود .
خوشبختانه در سال ۱۹۸۸ ایرانیانی آگاه و مسئول که بیشتر آنها از دانشگاهیان هستند احساس مسئولیت کرده دور از بی حالی و بی تفاوتی و حتا محافظه کاری سازمانی برای نگهبانی و دفاع حقوقی - تاریخی هویت دریای پارس تشکیل دادند . این سازمان برای نهادها و شرکت های متخلف نامه هایی را که از پشتوانه ی تاریخی حقوقی برخوردارست می فرستد این روشنگری و آگاهی اثر مثبت داشته مگر نزد شرکت هایی که منافع بی شماری در کشورهای عربی دارند .
  سرچشمه ها
Sven Tägil Konflikt o samarbete vid Persika vilken  lund University Press
پیروز مجتهد زاد   خلیج پارس در درازنای تاریخ ره آورد شماره ۴۰ زمستان ۱۳۷۴
پیروز مجتهد زاده بحرین جز خاک ایران نبود که جدا شد
  ره اورد شماره ۴۸ پاییز ۱۳۷۷
فرهنگ معین
ماهان عابدین کیهان لندن شماره ۹۷۰ دوازده شهریور ۱۳۸۲
نام دریای پارس در برخی زبان های گیتی
انگلیسی      Persian Gulf
آلمانی          Persischer Golf
ایتالیایی      Golfo persco
فرانسه        Golf Persique
روسی         Персидский залив
ژاپونی       Perusha wan 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد