عدد پانزده و اریبهشت شیراز

عدد پانزده و اریبهشت شیراز
دکتر تورج پارسی
روز پانزدهم اردیبهشت " روز شیراز " است ، روز بزرگداشت شهری است که تخت جمشید ، پاسارگاد  سعدی و حافظ را همره دارد و با این ویژگی ها به تعریف تازه ای از خود رسیده است ! شیراز در اردیبهشت به بلوغ می رسد ، زیباتر می شود ، عشوه می کند و به گفته ی دکتر اسلامی ندوشن که در ایام جوانی یکسالی در شهر شیراز قاضی دادگستری بوده : از دختران و زنان شیرازی زیباتر و پرعشوه تر می گردد ! من کنار می ایستم و همگان را به دستان  نسیم نواز  بیژن سمندر و منصور اوجی می سپارم . با مهر همیشگی

ای شهر شاعر پرورو، شیراز از گل بهترو!
کو شاعرو؟ کو دلبرو؟ کو ساقیو؟ کو ساغرو؟
کو رقص و نغمۀ بیدگونی؟ کو دشتی و دشتسّونی؟
کو او جلال و شکرو؟ کو مطرب و افسونگرو؟
کو پرگلو؟ کو بلبلو؟ کو دشت یاسم و سنبلو؟
کو نهر آبو؟ کو پلو؟ کو زمزمۀ شاخۀ ترو؟
جمعوی تابسّون داغٍ داغ، شیرازیوی گل هم ایاغ
دلخوش زیر بنگاه تو باغ، یار ای برو تار او برو
پوی ساز و دسّک میزدن، فلّۀ پلنگک میزدن
از شوق شافتک میزدن هم پسرو هم دخترو
عجب کلک بود اکبرو، لوی شاخه ی نیلوفرو
داد نمرشو به دخترو، کلکو برد دل اکبرو
باغ ارم، باغ صفا، باغ خلیلی، دلگشا
پر بود باغوی شهر ما از عطر عاشق پرورو
ای شهر از عالم سرو، شیراز چون گل پرپرو
کو عاشقت عاشقترو؟ کو بیژن سمندرو...؟

شیراز و من
منصور اوجی
شیراز گاری و قاطر و قرابه و گل بود؛
گلبرگ های نارنج
و نسترن.
و من
بر شال های گل
در حرکت مداوم گاری
چرتی زدم (گویی که موجی آمد و آبم بود)
فردا بزرگ بود
رود بزرگ،روز عرقگیری.
و من،
چون پیچکی
برگرد سروی
در انتهای باغی می رستم
سبز و بلند
در خواندن مداوم گارپیچی.
که در کتاب درس
شیراز،نقطه ای شد و بر نقشه ای.
و من در در آشیانه ی کوکو

خوابم برد.

..........................................
شیراز،نام  دیگر من ...
عمر را چه بهایی است؟
و حیات را؟
از انارها، تو مگوی
و از لیمو ها
که تمامی سیب های خاک را هم بوییده بودم،انگار
و به دور ریخته بودم،انگار
و تمامی لدن ها را
گل های یاس را
بابونه را
آویشن کوهی را
نعنا را
تا رسیدم به تو، من
در آن دم
آتشی برهنه
بر خنکای مرمرها، می رفتم، انگار
در آستان ازل.
شیراز، نام دیگر من بود

وتو،نارنجستان عطر
بادامِ تر
غزل
غزل من!
........................
کجایی؟
و اینجاست شیراز
وآن فصل پر عطر
ومن عابر کوچه پس کوچه های قدیمی
به دنبال آن رفته هایی که با تو
به دنبال آن رفته ی دور
چه شب ها که من با تو ای دوست
در آن عطر
به گلگشت آفاق
به پی جویی شعر
به دیدار اندیشه رفتیم
چه شب ها که با تو
چه شب ها...
کجایی؟
نسیمی خنک می وزد بر من و شب
هوا عطر باران

دلم میل همراهی با تو
دارد
هوا ، عطر گل های نارنج...

---------------------------------
شهر من
شهر شیراز،شهر نرگس و چشم
شهر شرق بنفشه،باغ نظر
شهر بادام تر،گل و دختر
شهر عرفان آبی کاشی
شهر گل های باغ نقاشی
شهر دوران کودکی و شگفت
شهر سر قیچی بهشت خدا.
شهر شیراز،شهر خاطره ها
شهر شبنم به صبح باغ ارم
شهر پسکوچه،کوچه های رها
شهر گلگشت عصر و سرمستی
شهر شب،شهر رقص با دف ماه
شهر گلبانگ عاشقانه ی ما.
شهر شیراز،شهر سعدی و سرو
شهر صدرا، نه شهر حکمت شرق

شهر ابریشم شلال نگار
شهر شعر و شراب،خلسه و خواب
شهر شاخ نبات،لعبت عشق
شهر سلطان شعر،کاشف راز.
شهر شیراز شهر هفت تنان
دلگشا، باغ باغ  های  جهان
عبهر العاشقین روز بهان
شهر جان، شهر خاستگاه پدر
شهر نَه توی خلوت مادر
شهر دوران خرسالی ما
شهر پر عطر غنچه نارنج
که هنوزش شمیم در سر من
شهر من، شهر زادگاه غزل
شهر من،شهر حافظ شیراز.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد