در زندگی زخم‌هایی هست !


در زندگی زخم‌هایی هست !


تورج پارسی 


دو شنبه بیست و یکم فوریه دوهزار چهارده


برخی هنگام  آنچنان داغانم که می روم می روم تا می رسم به هدایت /ناگفته نماناد که مکان و زمان در هر شرایطی همان است  که بود /جای هدایت می نشینم ، این همه ناخوانی هارا که می بینم ، این همه تعبیرات شگفت آور که از حلقوم " رجال " ها بیرون می پرد ! این همه باورهای چرکین " "حاج آقا " ای و بوی گند فاضلاب پر پارادوکسی که در کوچه ها جاری است و..... از جای هدایت پا می شوم و فریاد می کشم :

در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد.......... و آخر کار روی زخم های زندگی می نویسم  : تنها مرگ است که دروغ نمی گوید ....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد