هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد !
تورج پارسی
یک شنبه هفتم سپتامبر دوهزار و چهارده
سرماخوردگی پاییزی هم جزیی از زندگی روزمره است ! درختان هنوز واری یته پاییزی را شروع نکرده اند اما یک جورایی صدای پای پاییز به گوش می رسد !
دیشب داشتم سعدی را برگ می زدم ، هوشدارباش های همیشگی آن هم به زبان عالمانه ! انگشت روی " عیب گیری و پراکنده کردن سخن از این سو به آن سو " که پیداست در این باب نیز هنر نزد ایرانیان است نه تورانیان دیو سار !!!! سخن سعدی برآیند یک آناتومی اجتماعی است ! یک برش طولی و عرضی از " هنری " که نزد ایرانیان است و تورانیان از آن محرومند !
البته این " هنر " از منظر بالینی یک بیماری است ! ناشی از "خود خرد بینی " اما در جهت بزرگ نمایی است به قول شیرازی ها آن هم طبق ، طبق !!!!
این بیماران یا به گفته ی خداوند شاهنامه " شسته مغز از خرد " ان اموراتشان را به این گونه می گذارنند یعنی با دروغ ، افترا ، دزدی البته قانونی آن ، به ویژه در سرزمین هایی که به مهمانی آمده اند !!!! می گذرانند ، همیشه در حال کندن چالی برای دیگرانند ! البته کسانی هم که " هنر " این بیماران را به شکل اپیدومی منتشر می کنند خود بیمارند ! پس هنر نزد ایرانیان است نه تورانیان دیوسار !
میان فریاد داریوش هخامنشی که خشک سالی و دشمن را در حد دروغ ارزیابی کرد تا عیب یا هنری !!! که سعدی از آن می نالد پیوند و پیوستی هست !
مودت اهل صفا،
چه در روی و چه در قفا،
نه چنان کز پست عیب گیرند
و
پیشت بیش میرند.
در برابر چو گوسپند سلیم
در قفا همچو گرگ مردم خوار
سر انجام هوشدار سعدی البته با گویش خالص شیرازی به بانگ بلند !
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بیگمان عیب تو پیش دگران خواهد برد