ز دورهای دور تاریخ روشنایی...


از دورهای دور تاریخ روشنایی...


تورج پارسی


با یاد همیشگی  تاتی


هفتم فوریه دوهزار پانزده


هنگامی که رسید
تاریکی ها کنار هم نشسته بودند
و چشم  ،دست تنهامانده بود
نه ماندن ونه برگشتن چاره ی درد نبود
همان جا ماند که ماند ، تا همچون شب ماندگار افتاد.

اینک در کنار آن روستای خالی و مخروبه
 سنگ هایی هست
که رهگذران باور دارند در زیرسنگ ها
کسی خفته است  ،
 که سکوتش پر از  اندوه قرن هاست
 از دورهای دور تاریخ روشنایی ...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد