Tack bästa Amina

Tack bästa Amina
ویرجینیا هم دراین  دوماه زیباتر می شود با شکوفه های گیلاس
cherry blossom festival
Tack bästa Amina

این نیز بگذرد کاری از استاد ناصر اویسی

یکی از کارهای استاد ناصر اویسی نقاش نامدار " این نیز بگذرد " است که برگرفته از شعر سیف فرغانی است :هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

یادم نیست چه سالی بود که در ویرجینیا در خانه اش به اتفاق ناهید خواهرم با او دیدار کردیم ! شاید ۱۹۹۷؟

این مذاکرات سرانجام به یک نقته مشترک رسید

این مذاکرات سر انجام به یک نقطه مشترک رسید ، که بد و بیراه زیادی را از نتانیاهو و جمهوری خواهان تا شریعتمداری و شرکا تا متفکران سیاسی  بیرون از گود!! نثارش شد ! اگر شکست می خورد همین بد و بی راه ها در دستگاه دیگری نواخته می شد ! نتیجه آشکارست !
به همین سبب نوشته ی ۲۹ نهم سپتامبر دوهزار سیزده باز نشر می دهم .


تعصب یا خرد گریزی  دنیای محدودی است ....

Bias
تورج پارسی
۲۹ نهم سپتامبر دوهزار سیزده

تعصب یا خرد گریزی دنیای محدودی است با دیوارهای بلند با سقفی به ضخامت خود تعصب  که به شکل دینی ، قومی و سیاسی بروز می کند . یک گونه نابینایی  است که مبتلای  به آن حاضرنیست در پرتو چیزی قرار بگیرد که با  ذهنیت او همخوانی ندارد ، در نتیجه یک جا ماندن و گندیدن برآیند آنست . تعصب درایستایی و تباهی حرکت های اجتماعی بسیار نقش دارد .از سویی مردابی است که " کیش شخصیت  "را می پروراند به همین سبب ها  در طبقه ی بیماری ها قرار می گیرد ! پیش داوری بسیار شتابزده از ویژگی های  این ذهنیت است . شوربختانه این بیماری سه بعدی درمیان ما ایرانیان  

مبتلایان زیادی دارد .....

آیاعدد سیزده بد یمن است ؟



 آیاعدد سیزده بد یمن است ؟
12Bis
۱۳
  12+1                                       
 تورج پارسی

درتاریخ زیست آدمی حوادثی رخ داده ، که عمری اندیشه بشر را به خودمشغول داشته است . این گونه رویداده ها ، ترس و دلهره ایجاد کرده و انسان رابه تعبیر ات  گوناگونی وادار کرده است .برخی ازاین رویدادهای شوم وترس آور که در سیزدهم ماه رخ داداگناهش به گردن عدد بی گناه سیزده انداخته شد ه . البته این به این معنا نیست که  چنین تعبیراتی صرفااز سوی مردمان عامی و عادی شده  باشد  بلکه دریک کلیت همگان  درین دایره خرافی گرفتار بوده و هستند سرچشمه ی موهوم پرستی و اصولا تقدس یا نحوست عدد سرزمین کلده است یعنی بخشی از عراق کنونی . مردم کلده مردمانی بودند با دانش به طوریکه در ستاره شناسی و ریاضیات و شیمی و پزشکی مراحلی را طی کرده بودند مثلا چهار عمل اصلی حساب و توان های دوم و سوم عدد ها را محاسبه می کردند و جذر و کعب آنها را می گرفتندو با تصاعدهای هندسی و حساب آشنایی داشتند اما بااین وجود زندگی شان از خرافات و موهومات خالی نبود .خدایان و ارواح را می پرستدند و هفت ستاره ی خورشید و ماه ، تیر، ناهید ، بهرام ، مشتری و کیوان را مقدس بشمار می آوردند ، همین زمینه ها سبب  شد تا  تقدس اعداد زمینه بیابد وبه نسبت تعداد خدایان  عدد های  ۳ و ۷ و ۶ و۱۲و ۶۰ مقدس اعلام شوند یا عدد۲۰متعلق به خدای بل و۱۱ به مردوک ۳۰ به ماه و اعدادهای کسری به ارواحی که منزلتی پایین تر داشتند نسبت داده شوند .
اصولا  باد که میوزد خار و خاشاک را از سویی به سویی دیگر می پراکند ، در اثر ارتباط میان ملل ، خرافات نیز به دست باد افتاد و به همه جا پراکنده شد .  از جمله در دین یهود نیز پای رمزهای اعداد بازشد برای نمونه در صحیفه ی هفتم و هشتم دانیال نبی عدد رمز گونه ی آپوکالی یپ سیس یا ۶۶۶ چون شمشیر دموکلس بر سر همگان جای  گرفت ، این عدد سه رقمی نیز ویرانگر دانسته شد .
یونانی ها نیز مانند کلدانی ها ۳و۷را مقدس می دانند که اینان نیز مستقیم برگرفته از کلدانی هاست بطوریکه در اندیشه فیثا غورث که ۵۸۵ پیش از میلاد می زیست و معاصر کوروش بزرگ بود و سفرهای زیادی به کلده و مصر و حتا ایران کرده به اوج خود می رسد . فیثاغورثیان با مشاهده ی طبیعت حکم دادند که "می توان قانون های حاکم بر طبیعت را به کمک عدد بیان کرد خواه این قانون مربوط به نظم کیهانی باشد خواه مربوط شود به هارمونی موسیقی " . اینان نه تنها خواستند جهان مادی راباعد د بیان کنند بلکه دنیای درون و معنوی را نیز شامل چنین امری دانستند .فیثاغورثیان به عدد به چشم یک مفهوم بسیار اسرار آمیزی می نگریستند مثلا عدد های زوج را نشانه ی مرد  مثل۲و ۴ و عددهای فرد را نشانه زن می دانستند مثل ۳و ۵  به همین دلیل  ۲ مرد را با ۳  زن نشانه ازدواج می پنداشتند . عد را حقیقت اشیا ،  و واحد یا یگانه را حقیقت عدد  دانسته و تضاد واحد یا یک را با کثرت منشا اختلافات بشمار آوردند .
این زمینه ی بسیار مساعد خرافی آنچنان طی می شود که زمینه کار فال گیران رمالان و پیشگویان رافراهم می آورد ، رخت نحوست تن اعداد می کند که نحوست عد ۱۳ از آن جمله است . عدد از بهشت انسان رانده ی ۱۳ هم مثل همه ی عدد هاست نه شاخی دارد و نه دمی اما از کجا این داغ بر پیشانیش نشست باید نزد رومیان جا پایش را دید در روم " میانه ماه " را  ایدوس  می گفتند ، اگر ایدوس به سیزده می خورد آنرا نحس می دانستند اما به مرور زمان ، عد د سیزده در همه حال  نحس بشمار آمد و بد نامی یا نحوست ۱۳ عالم گیر شد .شوند
امروزه در برخی از خانواده های فرانسوی اگر تعداد مهمانش به سیزده نفر برسد ، میزبان باید یا تعداد را به دوازده نفر تقلیل دهد ، یا اینکه نفرات رابه چهارده برساند
، حتا اگر شده از کوچه رهگذری را به خانه دعوت کند .در ایران خودمان شماره کاشی خانه هایی که به جای عدسیزده ، ۱۲+۱ نوشته شده کم نیست .در امریکا نیز چنین کنند یا اینکه می نویسند ۱۲ مکرر" 12Bis ". یا در همین کشور سوئد جمعه اگر به سیزدهم بیفتد بد یمن است و باید منتظر رویدادهای ناخوشایند شد !
در حالیکه روز سیزدهم هر ماه  در سال شمار زرتشتی به نام تیر یا تیشترایزد باران  است که به همین مناسبت جشن تیرگان در روز سیزدهم تیر ماه  برگزار می شود .
در کشورچین عدد سیزد خوش یمن است و خانه های سیزده اتاقه   مقدس شمرده می می شود .
بد نیست بدانید تنها جایی که چهارده به در دارند  دزفول و خرم آبادست البته دراین  درین شهرها نیزسیزده را نحس می دانند و به همین دلیل روز چهاردهم فروردین به صحرا می روند !

اما رویدادهایی که به نحوست سیزده دامن زدند :

1ــ  در سیزدهم ما ه اول بهار، در مصر ، ستاره دنباله داری با زمین تصادف کرده وخرابی فراوانی به بار آورد .
2ــ شام آخر مسیح پیامبر ، با دوازده نفر از حواریون صرف شد .مسیح بر سرسفره  شام گفت : " آنکه مرا تسلیم می کند درین شام همراه من است ". همانطور که  گفته بود ، یهودا که یکی از حواریون بود به مسیح خیانت کرد و اورا تسلیم نمود . باوجود ی که مسیح از پیش  چنین آگاهی داد بود ، ولی  مردمان حتا درین قضیه هم  پای عدد سیزده را به میان می کشند .
3 ـ یهودیان در چنین روزی درهنگام خروج از مصر در صحرای سینا سرگردان شده و  تلفات زیادی تحمل کردند .
4ــ در ایران ستاره دنباله داری به زمین خورد و آتش فشانی های خاموش رابه کار انداخت و زمین لرزه خسارات زیاد بار آورد .

و اما سیزده به در و استاد شهریار. گویاکه در یک سیزده نوروز استاد شهریار در باغی با یاران به گپ و گفتگو مشغول بود که ناگهان پس از مدت ها دوری ، ناگهان چشمش به دلدارافتاد .دلداردست فرزندش را در دست داشت و خرامان می آمد . دلداردختری بود که پیمان زناشویی با دیگری بست و هجرانی آفرید که در اثر آن شهریارکه دانشجوی سال آخررشته ی پزشکی بود  ، درس را رها کرد ودیگر تنها خود را در شعر دید  و در شعر زندگی کرد . این رویداد آنهم در روز سیزده به در باعث شد که استاد شهریار بی درنگ این غزل را بسراید :

یار همسر نگرفتم ، که گرو بود سرم      تو شدی مادر من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز      من بی چاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل می خورم و چشم نظر بازم هست     جرمم انست که صاحبدل و صاحب نظرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت   
 پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی وحسن و جوانی و هنر     عجبا هیچ نیرزد که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود      که به بازار توکاری نگشود از هنر
 سیزده   را همه عالم   به در امروز از شهر
من خود آن  سیزدهم  از همه عالم  به درم 
تو از آن دگری ، رو که مرا یاد تو بس     خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت    
شهریارا   چکنم لعلم و والاگهرم

در پایان این نوشتار ،این پرسش مطرح است که می توان به همه ی پندارها حتا اگر خرافی باشند باور آورد ؟
باشد که سیزده هم چون سایرعددها بزید ، بی آنکه بر چهره ا ش مهر شومی زده شود .
  امید است که هرروزتان نوروز گردد ، نوروزی که معنای پیوند آدمی با همه ی پاک سرشتی ها و نیکی ها باشد .
سبز باشید چون چمنزاران و گندم زاران ، روان و پاک باشید چون آب جویباران


                       




بازی دوستانه ی تیم ملی ایران و تیم ملی سوئد پایان یافت

بازی دوستانه ی تیم ملی ایران و تیم ملی سوئد پایان یافت
سوئد ۳
ایران ۱
توررج پارسی
چهار شنبه یکم اپریل دوهزار پانزده

فقط به عنوان یک  بیننده ساده ورزش نظرم را می نویسم ،  بازی هر دو تیم را ارج می نهم ، بچه ها خوب بازی کردند ، آنالایز فنی به عهده ی اهل فن است .
نکته ای در اینجا نیاز است بنویسم که مفسران تلویزیون کانال ۴ که برنامه مستقیم از آن پخش می شد ، درباره ی حقوق بشر در ایران گپی زدند و حتا مورد پرسش که چرا این تیم که از یک کشور استبدای است دعوت شده است !!
پاسخ داده شد که ما منکر مساله حقوق بشر نیستیم اما این بازی فوتبال میان دو تیم است  و بس !!
شگفتا  که برخی از هم میهنان  هم برای تحریم اقتصادی و هم برای بمباران میهن کف می زنند و هم دم از " ملت ایران " می زنند ، من نفهیدم کدام یک از این بازیکنان جز حکومت استبدادی  است؟ اینان همان ملت زیر ستمند  ! تازه بازی فوتبال چه رابطه ای با استبداد دارد به راستی !!!
سال دو هزار هم که برای نخستین بار استاد شجریان به استکهلم جهت برگزاری کنسرت آمد استقبالی شایسته از استاد و نوازندگان شد اما از ما بهتران شعار مرگ بر خمینی را سردادند و کنسرت را به هم زدند آن هنگام هنوز امام مهربان زنده  و به بهشت نرفته بود !!!
به راستی شجریان  هم جز یی ازحکومت استبدای بود ؟ چون از ایران آمده پس بله !!!
دور دوم که استاد آمد تلفنی با او گپ زدم از آنچه از ما بهتران حکومتی بر سر هنر و هنرمند و حتا سازها می آورند داغ ها بر دل داشت !
سپاس می برم تیم ملی ایران و تیم ملی سوئد را ....
من از صفحه ی تلویزیون عکس ها گرفتم که می بینید ...