دیروز آفتابی تورج پارسی بیست و دوم اکتبر دوهزار پانزده ناهید
جان خواهر مهربانم از روی برنامه ریزی امروز به مطب نرفت و کاکا ی بزرگش
را به این سو تا آن سو برد ! روزی افتآبی ، روشنایی جاری و آدم ها نیز
جاری و کاری ! آفتاب ، موهبتی است ، آب موهبتی است ، آب روشنی و آبادی است ! به یاد سعدی می افتم که گفت : تو قدر آب ندانی که در کنار فرآتی ! اما امروز همه در تنگنا هستند چه آنکه قدر دانست چه آنکه ندآنست ! اما کوتاهی شد به که گفته بشود همگآن قدر ندانستند ! جنوبی همیشه تشنه حتانام " باران " را بر پسران و دخترانش گزآشت تا سپاسی باشد !!! اما دردا دردا در
پرتو آفتاب گهر بآر عکس هایی گرفتیم ، ٔگل های زرد مام چشم ربایی می
کردند و ما نیز از آنهاچشم بر نداشتیم ، همگآن را چنین روزی بادا !! پس از این سرما خوردگی سخت ،روزی دل نشین بود !!!
تورج پارسی
جمعه 8 آبانماه سال 1394 ساعت 03:22 ب.ظ