بزم جمشیدی
تورج پارسى
زمین پوشیده رخت سبز ، پرستو از سفر آمد
بزن مطرب نوایی خوش ، چو گلبانگ بهار آمد
نخستین روز از نوروز ، نشان از اورمزد* دارد
ترا جشنی نکو باید ، چو گلبانگ بهار آمـــــــــــــد
گلاب پاشد هوا ! دریای خورشید است اندر مد
تو گویی کهکشان رقصد ، چو گلبانگ بهار آمـــــــد
زمستان رفت و تاریکی ، به هر کوی و به هر برزن
لبان از خنده لبریزند ، چو گلبانگ بهار آمـــــد
غم و اندوه بشور ازدل ، ببر دستی به سوی جام
که سر مستان به پا خیزی ، چو گلبانگ بهار آمـــــد
در این گاه د ل انگیزان، بگستر خوان نوروزی
که هرروزت شود نوروز، چو گلبانگ بهار آمــــــد....
***
* در روزشمار ایرانی ، روزها ی !
LEسی گانه نام های ویژه داشتند ! نام نخستین روز هر ماه اهورمزد / اوستایی اهرمزد/ پهلوی / و در پارسی کنونی اورمزد یا هرمزد نام دارد