شاعر سودانی " حنجره زخمی افریقا " در گذشت ، به نقل از بی بی سی

شاعر سودانی " حنجره زخمی افریقا " در گذشت ، به نقل از بی بی سی


حنجره زخمی افریقا


فیتوری خود را پیش از هر چیز یک سیاه آفریقایی می‌دانست و در شعرهای بیشماری از درد و اندوه سیاهان افریقا سخن گفته، آنها را به اعتراض و قیام فرا خوانده و به آنها وعده پیروزی بر بهره‌کشان و ستمگران را داده است.


نیاکانم را در این زمین دفن کردم

و از خاک سیاه برایشان کفن ساختم

من نیز روی این خاک جان می‌دهم

و فرزندم نیز همین جا جان می‌سپارد

تنها همین خاک آفریقاست که سرانجام برای ما می‌ماند

که هیچ وقت نیز جز آن چیزی نداشتیم... (۱۹۷۲)

ماتروشکا که نام دخترانه هم هست یک نوع اروسک چوبی روسی است

матрёшка
ماتروشکا که  نام دخترانه هم هست یک نوع اروسک چوبی روسی است که در سال ۱۸۹۰ بوسیله
Vasily Zvyozdochkin
از طرح های نقاشی 
Sergey Malyutin
استفاده کرد و در شهر
Abramtesvo
آنهارا ساخت ... ماتروشکا نام زنانه ایست که می شود گفت پدیده فرهنگ دهقانی روسی است .... اروسک هایی به اندازه های متفاوتی که در درون هم جا می گیرند
اروسک با رخت یا روسری سارافان که این واژه هم از sarāрā فارسی  وارد زبان روسی شده همره  هست ...
این چهره ها برای من بسیار آشنا هستند ........بسیار !

آتاتورک و تاریخ !

آتاتورک و تاریخ !

مرحوم  محمد علی فروغی حکایت کرده است که زمانی که در آنکارا سفیر بوده است " آتا تورک "  به او گفته بود: شما آن همه تاریخ و فرهنگ دارید و قدر آن نمی دانید ، ما آرزو می کنیم که قدری از آن برای خود دست پا کنیم و آسان نیست !!
حبییب یغمایی  مجله یغما  به نقل از ماهنامه هستی زمستان ۸۱

نوشته دوست مان آقای رضا ستار دشتی را خواندم که خود "اهل قلم "است !

نوشته دوست مان آقای رضا ستار دشتی  را خواندم  که خود "اهل قلم  "است !

تورج پارسی

شنبه بیست و پنجم اپریل دوهزار پانزده


‫نخستین بار کلاس ششم ابتدایی بودم که " قلم " برایم جلوه کرد ،بر سر لوحه ی روزنامه ی چلنگر نوشته شده
بود :‬

بشکنی ای " قلم " ای دست اگر
پیچی از خدمت محرمان سر ..
..
و معلم کلاس مان که حزبی بود ! آنرا روی تخته سیاه نوشت و به جای نوشتن انشا یکی یکی دانش اموزان را صدا کرد که درباره قلم چهار دقیقه گپ بزنند ! کار آسانی نبود چرا که کلیشه ی " الهی اوقات همیشه به سلامت باشی " یا " البته بر همه مبرهن است " یا "علم بهترست یا ثروت " نبود ، هر کس امد چیزی گفت ، حتا یکی از بچه ها گفت آغا مگه قلم همین مداد نیست که سرش پاکن داره !!! که همه خندیدیم !
معلم گفت قلم نمایند اندیشه و فکر آدماست یکی این قلم را برای بیرون کشیدن گلیم خود بکار می گیرد و حتا آنرا در اختیار و مدح قدرت می گذارد یعنی در واقع به شکل کالا می فروشد ، یکی هم این قلم در راه زندگی و بهبودی جامه بکار می گیرد!!
آنروز همه بچه ها به قلم نگاه دیگری انداختند و دانستند که قلم سازنده و هم خراب کننده است ! بچه ها انروز کلاس انشا را طوری دیگر دیدند و طوری دیگر فهمیدند ! همو بود که کتاب خواندن را رواج داد تا بهتر ماهیت قلم را بشناسیم !
نوشته دوست مان آقای ستار دشتی  را  خواندم که خوداهل قلم است ، دیدم فریاد می زند که اهل قلم نخست در برابر خود مسئولند و سپس در برابر پیرامون تا از قلم، چراغ بسازند در برابر تاریکی ها تا جهانی بسازند که جان در جسم بگنجد به آرامی اما برای همین مهم می باید در برابر" تندرها بایستد تا خانه روشن بکنند حتا به قیمت جان "
نتیجه اینکه در این ره اهل قلم جهانی می اندیشند و روشنایی را تنها برای یک نقطه خاص نمی خواهند بلکه خورشید می افروزند بر کلبه ی جهان ! چنین قلم هایی به هر زبان و خط که بنویسند زبان و خط مردم جهانند ! حال می توانی خود بشمری قلم هایی که چنین متهدانه سوگند می خورند :
 بشکنی ای قلم دست اگر
 پیچی از خدمت محرمان سر
با مهر همیشگی

دوستان مارا نواختند !

دوستان مارا نواختند !


آدینه بیست و چهارم اپریل دو هزار پانزده


سپاس به مهر همیشگی دوستان و فامیل که با تلفن ، پیامک ، میل و پیام فیس بوکی،  به گفته زنده یاد دکتر محجوب مارانواختند  ! این بار به مناسبت اینکه با نمره خوب ارتقا سن یافتیم !

 مهر یکایک را ارج می نهم و به گفته ی رند شیراز به حساب عمر می گذارم ! با مهر همیشگی