گفت میدانی که این " لیمو " به هر بازار نیست !!!

گفت  میدانی   که این  "  لیمو  " به  هر بازار نیست !!!
تورج پارسی
چهاردهم جون دوهزار پانزده
امروز که داشتم ناهار می پختم این لیمو زردو  یا به قول جهرمی ها لیمو خارکی  رادو نیمه  کردم ، نیمه ای در خورشت خالی کردم  و نیمه ای در تنگ آب ، به پوست های خالی که نگاه کردم دیدم می شود از آن هم قاب عکس ساخت و زنگ تفرحیم را با ساختن  این گل و پوست لیمو  به پایان  ببرم ! چون بعدش می باید  دفتر همایش جهانی بزرگداشت آغاز دومین هزاره سرایش شاهنامه از انتشارات بخش زبان های ایرانی دانشگاه را که مجموعه ای از سخنرانی ها به زبان انگلیسی و فارسی است بخوانم !  و کتابی هم  از روزبه نزدم مانده ‌:
What is Historical Sociology
Richard Lachmann
این لیمو زردو  یا lisbon lemon در اینجا در فروشگاها مواد غذایی  زیادست / Citron  / اما با پوستی کلفت یا در واقع پوست کلفت و آبی کم برخلاف لیموی سبز که به شیراز نامدارست اما درواقع لیموی جهرم است با پوستی نازک و آبی زیاد ... کمی بیشتر پرسه بزنم جهرم  یا گهرم  افزون بر لیمو و پرتقال و نارنگی  ،خرمای شاهانی اش هم نامدارست و در اینجا یادم افتاد به خیار بالنگ جهرم و انچه از کودکی همرهم مانده :
بالنگ نوبر جهرم در اومد
خبر از یار شیرازیم نیومد !!
همین لیمو خارکی مرا  به یاد فصل آب لیمو گیران انداخت و تشریفات ویژه اش و قرابه ها و.....تا آنجا که یادم هست جهرم ، داراب ، قیرو کارزین ،فراشبند، فسا و لار  ، شیراز و میناب  تنگ تکاب بهبهان و دزفول و.... لیموزار دارند
در پی این مهم از این سو تا آن سو سیک و بو کردم تا درواقع حرف آخر را از  پسین جهرم  شنیدم . پسین جهرم از قول مدیر جهاد کشاورزی   می نویسد : فارس با ۸۵۰۰ هکتار باغ لیمو و برداشت سالانه ۲۵۰هزار تن لیمو ترش ،بزرگترین تولیدکننده لیمو ترش کشور است که ده درسد   از این محصول به لیموعمانی تبدیل می شود.
بیشتر تولید لیمو عمانی استان فارس در کارگاه های شهرستان جهرم صورت می گیرد که سالانه از بیش ازهشتادهزار تن تولید انواع لیموترش نزدیک به هشت هزار تن لیمو خشک عمانی در جهرم تهیه و تولید و به بازار های داخلی و خارجی صادرمی شود
تولید لیمو عمانی هرسال پس از پایان برداشت لیمو ترش باغ های فارس در اسفند آغاز می شود
لیمو ترش پس از جمع آوری در باغ ابتدا در فضای باز خشک می شود و سپس در دستگاه مخصوص بخار داده می شود که خشک کامل گردیده و رنگ آن تغییر کند.
اما به راستی چرا عمانی گفته شده به فرهنگ دهخدا نگاه کردم نوشته است : لیموترش که از عُمان آورند !!
آنچه به نام لیموی عمانی  که همان لیموی خارکی یا لیسبون است ،  شاید سوقات سدو چهل و سه ساله ایست که پرتقالی ها بر عمان تسلط یافتند ؟ و لیموی پرتقالی در این سرزمین زیر نام لیسبونی پرورش یافته باشد ؟
و در پایان غائله : 
کم  کمک  دست   بردم    بر   سینه  ی  آن  سیم تن
گفت  میدانی   که این  "  لیمو  " به  هر بازار نیست !! شاعر ؟

روایت تصویری آبلیمو گیری در فارس
http://shiraze.ir/fa/news/43160/

دیدار در یونس آباد

دیدار در یونس آباد !
تورج پارسی
آدینه دوازدهم ماه جون دوهزارپانزده
نخست به جای ماه جون خواستم بنویسم  ماه " جان " که نشان بدهم امروز بواسطه هوای آفتانی مردمان این نقطه ی قطبی به " جان داران " پیوستند ، جانداران سوئدی که ما هم  در میان آنها هستیم امروز خشنود و خیابان ها پر اززنان و مردان با رخت های تابستانه شد و برکت از زمین به آسمان هم رسید !!! و شگفتا که در سرزمین کفار نه خشک سالی هست نه گرد و غبار بلکه وفور از وفور گذشته و سرش به نشمین گاه آسمان هم رسیده است !
 اما فردا هوا چه سازی خواهد زد ؟ بی گمان جان داران " امروز " را به گرو گان می گیرند و اگر فردا هوا باز در همین دستگاه بنوازد وگرما کمی  بیشتر ب " شور" اند بی گمان جان داران مجبور می شوند که همان اندک را نیز از تن به بیرون بیندازند و آب هم از آب تکان نخورد و به تخم  پنهان و آشکار هیچ دینی  هم اصابت نکند !! 
این تمثال مبارک را هم که می بینید مسعود احمدی دوست روزهای پنج شنبه که در یونس آباد ناهار خوران با هم داریم از ما گرفت و ما هم از راه بزرگواری یک " کرون " شاهانه سوئد که گویا معادل چهارسد چهل و نه تومان است / نرخ کرون به نقل از دوستی /  به ایشان انعام دادیم !!! تا هم چنان به دعاگویی ادامه بدهد !! و برای عکس های بعدی تلاش بیشتری بورزد !!  با مهر همیشگی

سرانجام سبب خشک سالی های میهن آخوند گرفته نیز کشف شد

علت این خشک سالی بی حجابی های توست
نقش تغییرات جوی اینقدر بسیار نیست ! شاعر ؟

تورج پارسی

پنج شنبه مکر مکر یازدهم جون دوهزار پانزده !

سرانجام سبب خشک سالی های میهن آخوند گرفته نیز کشف شد !! البته بدان معنا که این هم زیر سر بد حجابی است ! ناگفته نماناد که در روزگار نه چندان ماضی گذرم به خلوتگاه لختی ها یا به زبان کفار Naturalists افتاد همگان از خرد تا کلان مادرزاد لخت پتی بودند و ما که با مایو خودرا آشکار کردیم سخت خجالت کشیدیم اما دوست همراه گفت بر کن تا شرمنده نباشی در آخرت !! و ما نیز کندیم و مادرزاد شدیم ! چه جزیره ی زیبا و خرم زیبایی که هزاران بهشت به رکابش نمی رسید . اهالی عریان آنجا از همه ی گروه طبقات اجتماعی بودند من همکلام بانویی شدم که جراح زنان بود ! نمی دانم پس این جزیره چرا با خاک یک سان نشد ؟ چرا قحط سالی نشد ؟ چرا خشک سالی نشد بلکه همه ی میوه ها رسیده و خوش فام سرود خوان و ....، اما در سرزمین ما کشف شده است که علت خشک سالی ها از پوشش زنان است :‌
علت این خشک سالی بی حجابی های توست
نقش تغییرات جوی اینقدر بسیار نیست

فاجعه ات از همان داورى آغازید....

فاجعه ات از همان داورى آغازید....
تورج پارسی
پنج شنبه یازدهم جون دوهزار پانزده

آن دوست به قول خودش از اهالی هیچ جا نیست ، برایم  از دردهایش نوشته بود زیاد و از زیاد هم سرپرتر ! پاسخ من به آن همه ناله ها همین دو خط زیربود و بس
آی  دوست !
آمدی و گفتى وحتا نوشتی ! آنهم به سادگى : پاىان شب سیه...!
آنجا بود که دستت رو شد زیرا نه شب را شناخته بودى و نه از روز ،نشانى می دانستی ! فاجعه ات از همان نخستین داورى آغازید....